روانکاو
روانکاو کیست؟
روانکاوی در ابتدا شاخه ای از علم بود که انجام دادن آن نیاز به تخصص بخصوصی نداشت. در مراحل اولیه، روانکاوی روشی روشن و مشخص نبود. اما هرچه از رشد روانکاوی گذشت، تعریف روانکاو نیز مشخص تر شد. برای این منظور، ابتدا به یک تعریف از زیگموند فروید درباره روانکاوی و اینکه روانکاو کیست می پردازیم، و سپس به سایر ویژگی ها اشاره می کنیم.
هر کسی که این دو ویژگی را داشته باشد، روانکاو است
جمله ای معروف از زیگموند فروید وجود دارد که میگوید: هر کسی به دو پدیده «انتقال» و «مقاومت روانی» پایبند باشد، حتی اگر به نتایجی متفاوت از یافته های من برسد، باز هم روانکاو است. شاید این دو پدیده و این تعریف خیلی کلی از فروید واقعا برای تشخیص اینکه چه کسی روانکاو است و روانکاوی اساسا چیست، کافی باشد.
انتقال و مقاومت در روانکاوی چیست؟
انتقال یعنی اینکه عواطف، افکار، تصورات، تاریخچه شخصی و آنچه که در درون یک فرد می گذرد، ممکن است بر روی شخص دیگری فرافکنی شود. این تعریفی بیرونی از انتقال است. وقتی که یک بیمار به روانکاو مراجعه میکند، نسبت به روانکاو تصوراتی در سر دارد.
این تصورات ممکن است با پیش رفتن در مسیر روانکاوی رنگ و بوی بخصوصی به خود بگیرند. از منظر فروید، در جایی از درمان روانکاوی، بیمار عواطفی که نسبت به شخص یا اشخاص مهم زندگی اش در درون ناهشیار دارد را بر روی روانکاو فرافکنی میکند.
به واکنشی که در درون روانکاو نسبت به بیمار ایجاد میشود، انتقال متقابل گفته می شود. انتقال و انتقال متقابل می توانند منابع بسیار مهمی برای تحلیل باشند. و چنانچه خوب به آنها پرداخته شود، می توانند گره از کار روانکاوی بگشایند. و این گره گشایی که توسط روانکاو انجام می شود، می تواند گره از پیچیده های روانی بیمار نیز بگشاید.
مقاومت روانی یعنی اینکه فرد به صورت ناهشیار نسبت به پذیرش آنچه که واقعا در درونش می گذرد، مقاومت نشان می دهد. این مقاومت می تواند به فرم های مختلفی بروز پیدا کند. برای نمونه، فروید یک بیمار داشت که حاضر به پذیرش نظریه تعبیر رویا فروید مبنی بر اینکه هر رویا صرفا خاصیت تحقق آرزو دارد، نمی شد.
تحقق آرزو به سبکی پیچیده
او روزی با خوشحالی پیش فروید آمد و به او گفت که دیشب رویایی دیده است که یک کابوس تمام و عیار بوده است. هیچ گونه خوشحالی در درون خودش نسبت به این رویا احساس نمی کند. فروید در پاسخ به او می گوید که نفس این کار، باعث شده است با خوشحالی بتوانی نشان دهی که کابوست از جنس آرزو نیست. خودش تحقق یک آرزوست. به این وسیله تلاش میکنی تا نشان دهی که سایر مواردی که با هم درباره شان صحبت کرده ایم، درست نیستند و واقعیت ندارند.
روانکاوها همگی به یک شکل فکر میکنند؟
اگرچه ممکن است اصطلاح روانکاو و روانکاوی این تصور را به ذهن متبادر کند که همه روانکاو ها در نهایت به یک نوع فرمول بندی پایبند هستنند، واقعیت این است که مکتب های روانکاوی فراوانی وجود دارند که بعضا با همدیگر هیچ سنخیتی ندارند.
دربرخی از مواقع، شاخه های روانکاوی حتی ممکن است در تضاد با یکدیگر قرار بگیرند. برای نمونه، روانکاوی فروید، با روانکاوی کارل یونگ، با روانکاوی پیر ژانه، فرنزی، آدلر، کارن هورنای، آنا فروید، ژاک لکان، لاپلانش، و بسیاری دیگر، تفاوت های چشم گیر دارد.
کدام روانکاو مناسب شماست؟
در اینباره قبل تر مفصل نوشته ام. می توانید برای مطالعه بیشتر به راهنمای انتخاب درمانگر پویشی، قسمت اول، و قسمت دوم مراجعه کنید. شرح اینکه کدام روانکاو مناسب شماست می تواند به فاکتورهای زیادی بستگی داشته باشد. اما قبل از اینکه بخواهیم ببینیم کدام روانکاو و متد روانکاو یا درمان تحلیلی مناسب شماست، بایست ببینیم که آیا شما ویژگی های لازم را برای تبدیل شدن به یک آنالیزان دارید؟
آنالیزان کیست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟
به کسی که درمان تحلیلی انجام می دهد، تحلیلگر یا روان تحلیل گر گفته می شود. به کسی که تحت تحلیل قرار میگیرد آنالیزان گفته می شود. اگر یک آنالیزان بخواهد درمان روانکاوی بلند مدت بگیرد، می بایست ویژگی های زیر را داشته باشد.
ویژگی های آنالیزان در درمان تحلیلی
به طور مختصر، یک شخص علاوه بر کنجکاوی، امکان طی کردن پروسه درمان (اقامت ثابت در یک سال آینده، هزینه،…)، می بایست از ظرفیت درون نگری و ربط علی پدیده ها برخوردار باشد. برای نمونه، یک شخص ممکن است بگوید که من می فهمم مشکلاتم از گذشته سرچشمه می گیرند، اما نمی دانم چطور، و برای رفع شان چه کاری بایست انجام دهم.
نقش شما در ایجاد و پایداری مشکل چیست؟
این عبارت مشخص کننده برخورداری از ظرفیت مرتبط کردن اتفاق ها و حالات در زندگی است. حتی اگر یک شخص نداند که چطور چند واقعه با همدیگر مرتبط هستند، باز هم برای شروع کفایت می کند. ویژگی دیگر، دیدن نقش خود در زندگی است.
شخصی که می گوید تمام مشکلات من ناشی از رفتارهای همسرم است، نمی تواند گزینه خوبی برای درمان تحلیلی باشد. زیرا او نمی تواند به نقش خودش، به هر نسبتی، واقف شود. البته ممکن است در طی درمان این ویژگی تغییر کند اما بهرحال یک نشانه منفی در شروع کار است.
آیا برای شروع بایست تست بخصوصی بدهید؟
برخی آزمون هایی که با روانکاوی عجیبن شده اند ممکن است بتوانند در حین پروسه کمک کننده باشند. این آزمون ها به طور کلی مجموعه ای از آزمون های فرافکن، تست مکانیزم های دفاع روانی، و یا آزمون سواپ هستند. برای شروع روانکاوی با یک روانکاو شما نیازی به انجام تست و آزمون روانکاوی ندارید، و صرفا مصاحبه بالینی می تواند کفایت کند.
آیا روانکاو می تواند دارو تجویز کند؟
وقتی که پس از جنگ جهانی دوم، تعداد زیادی از روانکاوها به آمریکا مهاجرت کردند، صورت و سیمای این رشته دچار تغییرات اساسی شد. یک روانکاو به طور معمول ارتباط بخصوصی با روانپزشکی ندارد. اما از جایی که در برخی از کشورهای در حال توسعه در نیم قرن اخیر، روانکاوی توسط روانپزشکان انجام شده است، عموما تصوری نسبت به نوشتن دارو وجود دارد.
روانپزشک ممکن است در کنار یادگیری حرفه روانپزشکی که سالها به طول می انجامد و علم شیمی مغز است، اقدام به یادگیری و انجام روانکاوی نیز بکند. در مجموع می توان گفت که علم نوشتن و تجویز دارو مربوط به حوزه روانپزشکی است و ارتباط بخصوصی با روانکاو ندارد.
آیا روانکاوی فشرده کوتاه مدت یا همان ISTDP می تواند مفید باشد؟
بدون شک، شواهد خوبی نسبت به اثرگذاری و اثربخشی این شاخه از روانکاوی که بسیار با علوم اعصاب نیز عجین شده، وجود دارد. برای خود من نیز این شاخه از جذابیت برخوردار بوده است. در مجموع می توان گفت که روانکاوی فشرده کوتاه مدت و یا به عبارت دقیقتر، روان پویشی فشرده کوتاه مدت intensive short-term dynamic psychotherapy دارای خوبی ها و چالش هایی است.
پویشی کوتاه مدت چیست؟
اگر چه پویشی کوتاه مدت بواسطه ساده سازی هایی که در خودش دارد، برای کسانی که می خواهند نفع مناسبی در مدت زمان کوتاهی ببرند، می تواند مفید باشد. اما اغلب خالی از برخی جنبه های کلیدی روانکاوی است. روان پویشی فشرده کوتاه مدت را می توان علاوه بر روانکاوی ترکیبی از بهشیاری (mindfulness) و علوم اعصاب کاربردی دانست که به میزان بیشتری نسبت به سایر شاخه های روان پویشی با پژوهش نیز همراه بوده است.
روان پویشی کوتاه مدت و اهمیت تنظیم اضطراب و هیجان ها
شاید برجسته ترین وجه روانکاوی کوتاه مدت، نگاه نیمه عصب شناختی آن به اضطراب و قرابت های هشیاری باشد. برای نمونه، نگاه کنید به این مقاله در مورد اضطراب و همچنین مقاله ای در مورد تنظیم اضطراب و مدیریت استرس که نگاه پویشی را نیز پوشش می دهد.
رویا و درون نگری عمیق؛ غائبان روان پویشی فشرده کوتاه مدت
در روان پویشی یا روان تحلیلی کوتاه مدت، تحلیل رویا و تامل عمیق درباره گذشته غائب است. بواسطه ساختار بخصوصی که این شاخه از روان تحلیلی دارد، چندان که باید و شاید به اساس خود روانکاوی پایبند نبوده است. نکته مهم دیگر این است که پژوهش ها حاکی از اثربخشی روانکاوی کوتاه مدت هستند. یک موضوع که در موقع بررسی میزان اثربخشی بایست به آن واقف باشیم، اساس سنجش اثربخشی بر پایه کاهش نشانه هاست.
پزشکی کاهش نشانه ها در برابر فهم بیماری
تصور کنید که یک شخص با مشکلات عدیده به مطب روانکاو مراجعه میکند. از کجا میتوانیم تشخیص بدهیم که پس از شش ماه چه تغییراتی در او پدیدار شده است؟ چه میزان جلسات روانکاوی برای او مفید بوده اند؟ و اینکه میزان اثربخشی خود روانکاو به چه صورتی و میزانی بوده است؟ اغلب موارد، بررسی این اقلام بواسطه پرسشنامه های کمی صورت می پذیرد.
بر اساس بررسی، اگر یک شخص در نشانه های افسردگی، اضطراب و سلامت روان به طور کلی بهبود را نشان دهد، می گوییم این جلسات اثرگذار بوده اند. اما این نگاه ما را به مبحث چگونگی سنجش سلامت روان می برد که ممکن است پیچیده تر از آن چیزی باشد که بتوان به این سادگی آن را در قالب یک پرسشنامه و بیست، سی سوال در آورد..
روانکاو چه بیماری هایی را می تواند درمان کند؟
روانکاوی فرایندی فردی است، اگرچه شاخه هایی از درمان پویشی برای کودکان، و زوج ها و خانواده نیز وجود دارد. از منظر گنجینه دانش، سبد روانکاو بسیار غنی است و چندان با کمبود مواجه نیست.
البته همواره پیشرفت و رشد در هر حرفه ای رخ می دهد. به طور کلی، اغلب مشکلاتی که افراد با آن مواجه هستند به صورت دور افتادن از واقعیت درونی شان از راه واپس زنی، و یا گسست است. تجربه نکردن و فهم نشدن عواطف عمیق و تکان دهنده ای که یک فرد درون خودش دارد می تواند سبب بروز اضطراب شود و به همین سبب مشکلات عدیده زیادی را ایجاد کند.
روانکاو از منابع دانش غنی برای شناخت بیماری برخوردار است
روانکاو، افسردگی، اضطراب، وسواس، نگرانی از طرد شدن، نداشتن اعتماد و عزت نفس، و سایر پدیده های رایج روانی را می شناسد. اگر بخواهیم از این تعابیر ساده سازی شده عبور کنیم، بایست بگوییم که فرایند روانکاوی که همانا درون نگری کردن و توجه به تجربیات درونی است. فراتر از نام گذاری بیماری ها، قابلیت درمان بخش اعظمی از دشواری های روانشناختی را دارد.
به چه روش هایی می توان درمان روان تحلیلی را شروع کرد؟
روانکاو ها اولین کسانی بودند که در حوزه سلامت روان از خطوط تلفن برای ارائه خدمات روانکاوی استفاده کردند. آن تصویر کلیشه ای از روانکاو و کاناپه روانکاوی را به ذهن بیاورید. در آن تصویر، روانکاو همواره در سایه است. جایی پشت سر بیمار می نشیند و چندان حضور فیزیکی و شخصی در جلسه ندارد.
به همین جهت می توان گفت که روانکاوی و روان درمانی از راه دور، پیش از آنکه در گرایش های دیگر روانشناسی مطرح شوند، توسط روانکاو ها آزموده و مورد بررسی قرار گرفته اند. به همین سبب، روانکاوی می تواند حتی به صورت تلفنی نیز انجام پذیرد. البته پیش از این مرحله، بهتر است مراتب شناخت و آشنایی به صورت حضوری انجام گیرد.
اینجا و اکنون؛ روانکاو آنجاست
در فلسفه مارتین هایدگر از تعبیر دازاین برای اشاره به انسان استفاده می شود. دازاین یعنی انسان آنجاست. به همین گونه، می توان گفت که روانکاو آنجاست! در سالهای اخیر، شاید از حدود ۱۹۵۰ به این سو، گرایشی بنیادین در روانشناسی ایجاد شد که تاکید بر حضور اینجا و اکنونی درمانگر دارد. درمانگر می بایست از واپس روی و تقلیل گرایی خودداری کند و سعی کند به بهترین نحو برای برقراری ارتباط انسانی در اینجا و اکنون تلاش کند.
حال سوالی که ایجاد می شود این است که آیا ممکن است ارتباط انسانی که بخش عمده آن ارتباط های بی کلام هستند را به پیام زدن، صحبت شنیداری از پشت گوشی، و یا تماس تصویری نیز بسط داد؟ پاسخ این است که در عمده موارد تغییر نوع حضوری ارتباط انسانی می تواند سختی های خاص خودش را داشته باشد.
می توان از ظرفیت تکنولوژی، حتی پیام نوشتن ناهمزمان (مانند ایمیل و یا یادداشت) برای ایجاد ارتباط قوی انسانی در اینجا و اکنون استفاده کرد، اما بایست چالش های خاص این نوع تعامل را بشناسیم. اگر گزینه مراجعه به صورت حضوری به یک روانکاو برای شما موجود است، بهتر است از آن استفاده کنید. در غیر این صورت، بدانید که روانکاوی آنلاین نیز می تواند بالقوه به اندازه روانکاوی حضوری و ملاقت حضوری با یک روانکاو اثر داشته باشد.
آیا روانکاو باید تحصیلات خاصی داشته باشد؟
اثر گذاری تحصیلات بر روی نتایج درمانی کمتر از یک درصد است. برای این مدعی شواهد پژوهشی مستحکم و خوبی وجود دارد. اگرچه ممکن است وسوسه شویم که بگوییم برای انجام روانکاوی بایست شرایط بخصوصی وجود داشته باشد، اما واقعیت آن است که روانکاوی، مثل درمان وجودی، مثل فلسفه ورزیدن، مثل هنر ورزی، چیزی نیست که بتوان با تحصیلات و مدرک آن را ممکن کرد.
در واقع می توان این اصل را برای همه رشته ها و کارها نیز بکار برد. برای نمونه یک جراح متخصص قلب اگرچه در بهترین دانشگاه ها و دوره ها نیز شرکت کرده باشد و از همه آنها با نمرات خوب بیرون آمده باشد، بازهم از نظر من این موضوع ارتباط بخصوصی با توانمندی اش بعنوان یک جراح ندارد.
توانمندی و انگیزه مهم تر از نمره است
آفت بزرگی که امروزه با آن مواجه هستیم، مدرک گرایی است. برای گرفتن مدرک و گواهینامه یک حرفه بخصوص شما می بایست آنچه به شما آموزانده شده است را به نحوی بلد باشید و یا از حفظ در حافظه نگه دارید. اما چه کسی است که نداند انسان موقعی که دلش و انگیزه اش به مسیر بخصوصی باشد، هرگز نمی توان بر روی او بواسطه مدرک و نمره ارزش گذاری کرد؟
تحصیلات مهم است، توانمندی مهم تر
طبیعتا گذراندن دوره و تحصیل مهم است. اما نمی بایست دچار این توهم بشویم که بخواهیم توانمندی یک شخص را بر اساس مدرک او ارزیابی کنیم. به همین جهت، از نگاه من مدرک، دوره، تعداد کارگاه ها، و میزان فعالیت های یک شخص به هیچ وجه ارتباطی با توانمندی اش ندارد.
یک شخص ممکن است بازی های موجود در فضای آکادمیک را به خوبی یادبگیرید و به همین سبب در فضای علمی پیشرفت کند. مقالات گوناگون بنویسد و یا حتی نامی برای خودش دست و پا کند. اما این گواهی های بیرونی، الزاما ربطی به توانمندی او ندارد. به همین سبب، انگیزه و توانمندی برای کمک رسانی و عمیق شدن در پدیده های روانی می تواند به قدر کفایت مهم باشد و ما را از بررسی سایر ملاک ها بی نیاز کند.
رزرو وقت روان درمانی
خودنگاری و درمان افسردگی در خانه بخش چهارم |
افسرده کیست؟ نگاهی تازه با افسردگی |