راه حل روانشناسی: کلیشه سکوتهای عجیب روانکاوها
ممکن است برای شما هم پیش آمده باشد که به دنبال راه حل روانشناسی برای یک مشکل بخصوص بوده باشید. در سال گذشته تجربه جالبی داشتم. بهمراه چند همکار دیگر اقدام به راه اندازی یک دفتر مشاوره و روانشناسی کردیم. در این تجربه، من از منشی های دفتر خواستم که سوالات کسانی که تماس میگیرند را یادداشت کنند. همواره فیدبک و نگاه صادقانه دیگران میتواند ذهن ما را نسبت به کاری که میکنیم روشن کند.
نمونه سوالات رایج
برخی از سوالات رایج از جانب کسانی بود که قبلا تجربه چندین بار مراجعه به دفاتر مشاوره و روانشناسی را داشته اند. یکی از جالب ترین این سوالات این بود که چرا روانشناس فقط گوش میکند و راه حلی نمی دهد؟ در اتاق درمان هم با این سوال بسیار مواجه شده ام. بیمارانی که میپرسند: آیا مشکل من راه حل روانشناسی دارد؟ و وقتی که درباره علت این سوال جویا میشوم، عموما به همین نقطه میرسیم که قبلتر به روانشناس مراجعه کرده اند و پاسخ مناسبی نگرفته اند.
انواع گوش کردن
یکی از مواردی که یک درمانگر حرفه ای برای آن دوره میبیند، شنیدن فعالانه است. یک درمانگر نیاز دارد که به این مهارت مسلط شود. در زندگی عمومی هم اگر شما مهارت شنیدن فعالانه یا active listening را داشته باشید، میتواند کمک کننده باشد. یکی از فرضیات بر این است که اساسا بیمار باید بتواند این نوع شنیدن را در طی جلسات درمان از درمانگر فرابگیرد.
شنیدن منفعلانه
بگذارید یک مثال جالب برایتان تعریف کنم. اروین یالوم یکی از درمانگران شناخته شده حوزه وجودی تعریف میکند که زمانی در یک کلینیک کار میکردم. آنجا با تجربه روشن کننده ای مواجه شدم. او میگوید همواره پس از چند ساعت درمان، لباس هایم نامرتب، ظاهرم آشفته، و حتی درونم پریشان بود. ساعت ها وقت گذاشته بودم و با مراجعانم درباره مشکلات شان صحبت کرده بودم. اغلب تلاشم بر این بود که جلسات مان عمیق و به درد بخور باشد.
همیشه یکی از همکارانم که در اتاقی همان اطراف مشغول ویزیت مراجعان بود، برایم جلب توجه میکرد. او وقتی که آخر ساعت از جلسات بیرون میامد، ظاهرش کاملا مرتب و تر و تمیز بود. من به او غبطه میخوردم که چطور اینقدر توانمند است که ساعتها ویزیت مراجعان، هیچ ردی بر ظاهر و چه بسا باطن او باقی نمیگذارد؟
پنبه در گوش کردن
یالوم ادامه میدهد: یک روز تصمیم گرفتم از او در این باره سوال کنم. قدری سوال را در ذهنم بالا و پایین کردم. و بالاخره از او پرسیدم که: چطور در آخر ساعت اینقدر آرام و راحت هستی؟ از او درخواست کردم که اگر میتواند راز کارش را به من بگوید. در کمال ناباوری، متوجه شدم که او با علامت دست به من میگوید که صبر کنم. و بعد دو پنبه را از گوش هایش بیرون آورد و رو به من گفت: چیزی گفتی ارو؟ (مخفف اروین).

روانشناس آنجا نیست
موضوع مهمی که از دیالوگ اروین یالوم و همکارش مشخص شد این بود که او اصلا در جلسات حضور نداشت. جسمش آنجا بود، اما روانش به طور فعال در جلسات حاضر نبود. او پشت سر بیمارانش مینشست. و پنبه در گوش های خودش میکرد. تا اصلا صدایشان را نیز نشنود. روانکاوها پیشتر با این خصیصه شناخته میشدند که اساسا پشت سر بیمار مینشینند و کلامی حرف نمیزنند. برای یک روانکاو در دهه های پنجاه و شصیت میلادی در آمریکا، امری رایج بود که در طی جلسه هیچ سخنی نگوید.
ماجرا از چه قرار است؟
این نوع اداره جلسه، دست مایه شوخی و طنزهای بسیاری شده است. و خیلی از افراد هم تصور میکنند درمانگر فقط قرار است به آنها نگاه کند و اِهِم کنان سر تکان دهد! بایست به دلیل ایجادش رجوع کرد. پس از جنگ جهانی دوم، تعداد بسیار زیادی از متخصصان حوزه روانکاوی مجبور به مهاجرت از اتریش و آلمان به آمریکا شدند. بسیاری از این روانکاو ها هیچگونه ثروت قابل حملی با خود نداشتند. در کوران جنگ جهانی دوم، تنها عملی که قادر به انجامش بودند، برداشتن جانشان و رفتن از اتریش بود.
مهاجرت و عدم تسلط زبانی
در آن دوران که اوج شکوفایی روانکاوی هم بود، جامعه آمریکا با خیل عظیمی از روانکاوها مواجه شد. اغلب این درمانگران از جایی که زبان انگلیسی نمیدانستند، قادر به انجام دیالوگ با بیمارانشان نبودند! از سوی دیگر، گذران زندگی و کسب درآمد در آن دوران سخت، نیازمند کار کردن بود. در متد روانکاوی فرویدی، درمانگر پشت سر بیمار مینشیند و بیمار بر روی سوفا یا کاناپه دراز میشود. این چیدمان، فرصتی باور نکردنی برای متخصصان روانکاوی آلمانی زبان فراهم کرد! آنها بدون آنکه بخواهند راه حل روانشناسی ارائه کنند، و یا حتی صحبت کنند، در جلسات پشت سر بیمار مینشستند.
درمانگر آنجا نیست؛ پس راه حل روانشناسی هم در کار نیست
بیایید نگاهی که به شیرینک shrink، آنالیست analyst، یا تراپیست therapist ها در آثار سینمایی کنیم. ممکن است شما هم متوجه این کلیشه جالب شده باشید. تعداد قابل توجهی از روانکاوها به صورت منفرد و چه بسا در همکلامی با همدیگر متوجه شده بودند که در این مقطع بهترین کاری که میتواننند انجام دهند، همین است. اما مردم عامه، اهل هنر و نوشتن که از ماجرا بی خبر بودند، گمان کردند روانکاوی یعنی ساکت نشستن پشت سر بیمار و یکی دو جمله در طی کل جلسه بیان کردن.
همان چندسال کافی بود تا تصویری که از متخصصان روانکاوی که اتفاقا از زیر دست فروید هم بیرون آمده بودند در ذهن عمومی تبدیل به «مردِ ساکتِ پشتِ سر» شود. وقتی که شما به چند روانکاو متخصص مراجعه میکنید و همه آنها اینگونه رفتار میکنند، اگر به طور دیگری با شما رفتار شود، ممکن است در تخصص آن روانکاو حتی تردید کنید!
کلیشهی ارائه نکردن راه حل روانشناسی
پس وقتی که این رفتار، دیگر ذهنیت بسیاری از افراد را شکل داد، عجیب نیست که حتی عدهای از متخصصانی که در سالهای بعد هم رشد و نمو یافته اند، همین سبک رفتار را ادامه دهند. شنیدن و حرف نزدن، ممکن است کلیشهی قدرتمندی در بین درمانگران باشد. اگر شما صرفا گوش کنید و حرف نزنید و در گوشه ذهن تان این کار بیهوده و عبث نباشد، احتمالا انجامش میدهید. البته نه تنها بیهوده و ابلهانه نباشد، که چه بسا مورد تایید هم قرار گرفته باشد.
پس عجیب نیست که همکار اروین یالوم، در گوش خودش پنبه فرو کند و احساس کند که درمانگر نیاز چندانی به صحبت کردن ندارد. شاید از بیرون قدری عجیب به نظر برسد، اما اگر شما هم قدری در این حرفه وقت صرف کرده باشید، ممکن است بتوانید به همین سادگی دچار این معضل شوید.
شنیدن فعال؛ درمانگر آنجاست
برخلاف تصور، روانکاوها بسیار در جلسات شان صحبت میکنند. یکی از تلاش های فراوان روانکاوهای مطرح جهان مانند جان فردریکسن، دبورا کابانیس، و سایرین این است که کلیشه سکوت کردن های بیجا را به چالش بکشند و ذهنیت افراد را تغییر دهند. برای این کار طبیعتا باید از خود درمانگرها شروع کرد.
دلایل دیگر عدم ارائه راه حل روانشناسی
البته، مقصود از این نوشته اینگونه نیست که تمامی چالش ها در ارائه نکردن راه حل روانشناسی را به این کلیشه تقلیل دهم. از دلایل دیگری که ممکن است درمانگر شما راه حل روانشناسی برای مشکلتان ارائه نکند، زمان نامناسب، و محدودیت دانش درمانگر است.
جلسات اولیه زمان مناسبی برای ارائه راه حل روانشناسی (مداخله) نیست
در جلسات اولیه، عموما درمانگر به طور طبیعی کنجکاوی به خرج میدهد و در تلاش است که آزمون کند آیا شما و متد درمانی اش با هم سازگاری دارید، یا خیر؟ پیش از اینکه به مطرح کردن راه حل روانشناسی برسد، یک درمانگر بایست مطمئن شود که شما و او قرار است هممسیر در راه یافتن درمان مناسب برای مشکل تان باشید. البته، این موضوع به معنی همدلی نکردن، اولویت بندی نکردن، و حضور منفعلانه در جلسات نیست. اگر منظور از عدم ارائه راه حل روانشناسی، منفعل بودن است، احتمالا به دلیل دوم باید رجوع کنیم.
دانش محدود درمانگر سد راه ارائه راه حل روانشناسی مناسب
یک درمانگر ممکن است از دانش کافی و یا اطمینان لازم برای ارائه راه حل روانشناسی برخوردار نباشد. گاهی این عدم اطمینان از نیاز به انجام دادن بررسی های تکمیلی ناشی میشود. در این صورت، ممکن است حتی ارائه نکردن راه حل روانشناسی، امری درست و پسندیده باشد. اما اگر درمانگر دانش کافی در آن زمینه را ندارد، بهتر است که بی جهت به مراجع فضا برای صحبت کردن ندهد.
تفسیر رویا و تعبیر خواب در روانکاوی و سایر رویکردهای روانشناسی | ||||||
کهن الگو سایه در روانشناسی تحلیلی کارل یونگ
|
خودنگاری و درمان افسردگی در خانه بخش چهارم |
افسرده کیست؟ نگاهی تازه با افسردگی |