روانشناس یا روانپزشک؛ بهتر است به کدام مراجعه کنید؟
برای اینکه بدانیم اول باید به چه کسی مراجعه کرد، ابتدا بایست بدانیم تفاوت میان روانشناس و روانپزشک چیست؟ آیا روانشناس دارو تجویز میکند؟ آیا روانپزشک میتواند کار مشاوره و روان درمانی انجام دهد؟ ابتدا بهتر است به چه متخصصی مراجعه کنیم؟
ظهور بیماری
در جلسات روان درمانی بسیاری اذعان می کنند که توسط تعداد زیادی پزشک ویزیت شده اند. برای نمونه، تصور کنید که یک نیمه شب به طور ناگهانی شخصی از خواب میپرد. او حال بسیار مضطربی دارد. ضربان بالای قلب، عرق سرد، لرز بدن، تنش در تن و بدن، تنگی نفس، همه و همه از علائم اضطراب است. چنین شخصی که تابحال سابقهی حملهی اضطرابی نداشته است، بسیار نگران میشود.
در جست و جوی علت
صبح روز بعد، ابتدا به یک متخصص قلب مراجعه میکند. سپس پیش متخصص ریه میرود که در این شرایط کرونایی بسیار گزینه رایج تری نیز شده است. پس از دو تست، آزمایش، ویزیت متخصصهای گوناگون، در نهایت یک پزشک حاذق به او میگوید: به نظر شما مشکلتان استرس و اضطراب است. بدن شما کاملاً سالم است. تمامی تستها، سی تی اسکن CT SCAN و ام آر آی MRI و آزمایش خون و هورمونهای شما نشان میدهد که مشکل جسمانی ندارید.
توجه به تن و بی توجهی به روان
در واقع، تا به همینجا ما میدانیم که چنین شخصی با اضطراب و استرس بیگانه است. او نشانههای اضطراب را نمیداند. پس به طور طبیعی، نگران سلامت جسمی خود میشود و نه سلامت روانی خود. تعداد کسانی که یک پزشک به آنها توصیه میکند به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنند، متاسفانه زیاد نیست.
در جست و جوی تشخیص
برخی برای مدت طولانی تری در دالان های مطب ها و بیمارستانها به دنبال این میگردند که: مشکل من چیست؟ چرا هیچ پزشکی نمیتواند بگوید که آیا مشکل قلبی دارم؟ آیا بیماری ناشناخته ای گرفتهام؟ چرا کسی تشخیص درست و حسابی نمیدهد؟
ذکر این نکته بسیار مهم است که از میان تمام حالات روانشناختی، حالت ندانستن و سردرگمی دشوارتر از بقیه است. تجربه ترس، درد، افسردگی، مواجهه با یک خبر بد، همه و همه در نهایت یک ویژگی مشترک دارند: معلوم بودن شرایط.
فشار روانیِ ندانستن چگونه آسیب زا می شود؟
به فرض یک نفر با وضعیتی مواجه شود که اصلا خوشایند نیست. به صرف اینکه می داند موضوع چیست، وضع بهتری از نظر سلامت و فشار روانی دارد. پژوهشهای زیادی این را نشان دادهاند که گیر کردن، ندانستن، و سردرگمی، فشار روانی بسیار بیشتری را در یک فرد ایجاد میکند. این فشار ممکن است تا جایی پیش برود که یک بیمار میگفت: آرزو داشتم حتی تشخیص یک بیماری لاعلاج بگیرم، اما از این سردرگمی نجات پیدا کنم.
از پزشکی تا روانشناسی و روانپزشکی
این موضوع، اهمیت آشنایی پزشکان و طبیبان با سلامت روانی و نشانههای سلامتی و بیماری روانی را بیش از پیش برجسته میکند. پزشکی که هیچ آشنایی با سلامت روان ندارد، احتمالا در این مسیر نمیتواند کمک بخصوصی به بیمارش کند. یک پزشک حاذق، براثر تجربه، جمع آوری دانش و مواجه پیاپی با این نوع مشکلات، به اهمیت چکاپ روانی پی میبرد. او در نهایت یاد گرفته است که در کنار چکاپ جسمی، چکاپ روانی را نیز توصیه کند.
اگر یک بیمار عادت کند همه مشکلات را در جسم ببیند چه میشود؟
ممکن است حتی سالهای طولانی درگیر پیگیری و دنبال کردن مشکلات جسمی باشد که اساسا وجود خارجی ندارند. او به کلی فراموش کرده است که به درون خودش نگاه کند. و اگر پزشک نیز نداند که چطور او را به سمت بررسی سلامت روانش سوق دهد، ممکن است گاهی برای دههها در این وضع دشوار بماند.
مشکل معده عصبی
چنین بیماری از مشکل تخلیه شدن اضطراب در اندام هایی که مناسب تخلیه اضطراب نیستند رنج میبرد. او نمیتوانست باور کند که مشکلاش اساسا اضطرابی است.
مکانیزم بی تفاوتی چطور سبب تداوم مشکل میشود؟
بسیاری از پیگیری مشکل نا امید میشوند و به راهکار اهمیت ندادن میرسند. آنها سعی میکنند بر میزان بی تفاوتی شان نسبت به دنیای درونی بیافزایند و حالا نشانههای اضطرابی شان را نیز نادیده بگیرند. درست همانطور که در ابتدا به سلامت روانی خود بی اعتنا بودهاند.
مراجعه به روانشناس بهتر است یا روانپزشک؟
اما اگر شخصی بالاخره از طریق پیشنهاد یک متخصص، و یا پیگیری های دیگر به این نتیجه برسد که مشکل اش اضطرابی است، بهترین راه برای او چیست؟ در یک مقاله دیگر، تفاوت میان روانشناس و روانپزشک را مفصلتر توضیح داده ام که شاید مطالعه اش خالی از لطف نباشد. به طور کلی، اگر شما به یک روانپزشک مراجعه کنید، به احتمال زیاد برای شما دارو تجویز میکند.
آیا روانشناس دارو و قرص اعصاب تجویز میکند؟
روانشناس به هیچ وجه دارویی برای شما تجویز نمیکند. اما اگر این کار را لازم بداند، شما را به یک روانپزشک معرفی میکند. اغلب کسانی که به روانپزشک مراجعه میکنند، انتظار دارند که پس از شروع مصرف داروها، حالشان به کلی تغییر کند. به جرات میشود گفت که هیچ داروی روانپزشکی بدون عوارض نیست. اکثر افراد یا تلاش میکنند این بعد قضیه را نادیده بگیرند. و یا از اینکه لقب ”قرصی” و یا ”کسی که قرص اعصاب میخورد” بر روی آنها بچسبد، از مصرف دارو به صورت خودسرانه جلوگیری میکنند.
ترس از معتاد شدن به قرص اعصاب
تقریبا اکثر کسانی که ابتدا به روانشناس مراجعه میکنند، این ترس از قرصی شدن و مصرف قرصهای روانپزشکی را در خود دارند. البته برخی هم دانش بیشتری نسبت به روان درمانی دارند و همین سبب میشود تا از سر استدلال به روانشناس مراجعه کنند. نکته مهم در مصرف داروهای روانپزشکی این است که شما باید به دلایل ایجاد یک مشکل بیش از برطرف کردن نشانههای آن اهمیت بدهید.
پزشکی مدیریت نشانهها بجای علت یابی
وقتی که شما به دنبال رفع و رجوع کردن نشانههای یک مشکل هستید، از علت ایجاد آن بی اطلاع میمانید. مثلا از بین بردن حملات اضطرابی، رفع مشکل خواب سبک، یخ کردن دست و پا، بی حالی و خستگی، کلافگی های همیشگی و غیره. اگر یک مشکل در وجود شما رخ میدهد، حتما دلیلی دارد. حملات اضطرابی شما، نشانگان افسردگی و سایر مشکلات، به دلایل تصادفی رخ نمیدهند.
از بین نشانهها، مساوی با درمان شدن نیست. شما باید ریشه مشکل را بیابید نه اینکه صرفاً عوارضش را از بین ببرید.
دلایل روانی ایجاد مشکل جسمی
این گفته یعنی بدن شما یک روز تصمیم نمیگیرد که برخی از کارکردهایش را بی جهت تغییر دهد. اگر نشانه هایی که بعضا به صورت بدنی ادراک میشوند در شما ظاهر میشود، ممکن است علت در جنبههای روانی شما حاضر باشد. مثلا، یک تجربه شکست میتواند به کلی سطح انرژی جسمی شما را نیز تحت تاثیر قرار دهد. حال اگر شما سعی کنید با مصرف نوشابههای انرژیزا، یا مواد مخدر، سطح نیروی خود را بالا ببرید، این یعنی علت را نادیده گرفته اید.
نگاه به بیمار از دریچه ذهن روانپزشک
وقتی که شما به یک روانپزشک مراجعه میکنید، او اغلب علت را در فعل و انفعال های شیمیایی درون مغز شما و ترشحات هورمونی جست و جو میکند. به همین سبب، داروهای روانپزشکی، هدف شان تغییر دادن نوع کارکرد مغزی شماست. این بین، تعداد بسیار اندکی از روانپزشکان، خودشان کار روان درمانی نیز میکنند. این موضوع در اکثر جاهای دنیا، امری محدود است.
نگاه به بیماری از دریچه ذهن روانشناس
یک روانشناس، تمامی زمان خود را در دوره های آموزشی و تحصیلات دانشگاهی بر روی یادگیری شیوه انجام روان درمانی و مشاوره متمرکز میکند. در این حین، با داروهای روانپزشکی نیز آشنایی محدودی پیدا میکند. یک روانپزشک نیز، عمده زمان خود را صرف یادگیری کارکرد مغز میکند و در این حین نیز، به صورت محدود با نظریات روان درمانی و مشاوره نیز آشنا میشود.
چه کسی بیماری را بهتر تشخیص میدهد؟
معروف است که اگر شما یک چکش باشید، همه چیز را شبیه میخ میبینید! به همین سبب، ممکن است یک روان شناس همه علت ها را در ذهن فرد جست و جو کند. و همچنین یک روانپزشک، همه چیز را از دریچه مغزی و جسمی ببیند. طبیعتاً بهترین شیوه آن است که یک درمانگر، مشاور، پزشک، به ارتباط جسم و ذهن، آگاه باشد.
داروهای روانپزشکی چقدر اثر دارند؟
از منظر یک روانشناس، وقتی که ریشه های یک مشکل در روان شما، سبک زندگی تان، تجربیات دشواری که پشت سر گذاشته اید قرار دارد، هیچ دارویی نمیتواند آن را رفع کند. دارو ممکن است شما را به طور موقتی از اندوه خلاص کند. دارو ممکن است شما را از اضطراب رهایی بخشد. اما ممکن نیست که دارو به تنهایی قادر به رفع علت مشکل شما باشد.
آیا اساسا دارو اعصاب مفید است؟
استفاده از دارو، میتواند در پروسه روان درمانی بسیار مفید باشد. همچنین استفاده از دارو در پروسه روان درمانی ممکن است بسیار مضر باشد! برای نمونه، دارو ممکن است به شما کمک کند تا نشانههای مشکل را کاهش دهید. دارو یک فرصت طلایی را فراهم میکند که از طریق آن شما اراده، و راحتی بیشتری برای نگاه کردن به روان خود داشته باشید.
عوارض ترک قرص های اعصاب
تعداد کسانی که به من گفته اند با تشخیص خودشان دست از مصرف دارو کشیدهاند، بسیار بیش از انتظارات اولیه ام بوده است. به مرور عادت کرده ام که این جمله ها را بشنوم. و همانطور که گفتم، اغلب دلیل شان ترس از اعتیاد به قرص های روانپزشکی است. به همین سبب، پس از چند هفته و یا گاهی چند ماه، یک بیمار به ناگاه تصمیم میگیرد، دست از مصرف داروهایش بکشد.
اغلب انجام دادن این کار توصیه نمی شود. بهتر است که قبل از چنین کاری با متخصص مشورت شود. حتی اگر شما می خواهید درمان روانشناسی را دنبال کنید. و نه درمان روان پزشکی، باز هم مشورت با متخصص می تواند مفید باشد. به این صورت که شما با روانشناس مشورت کنید. و اگر با همدیگر به این تشخیص رسیدید که مراجعه به روانپزشک مناسب است، به این کار عمل کنید.
دارو برای چه بیماری های روانی مفید است؟
این موضوع برای برخی از بیماری های حاد روانی ممکن است امری مضرتر از سایر بیماری های معمول تر باشد. مثلا، کسی که با افکار خودکشی مواجه است. یک بیمار که مشکل دو قطبی دارد. و یا شخصی که با افسردگی و وسواس شدید مواجه است. موضوع عموما این است که افراد بر اثر مصرف دارو، قدری از سلامتی و آرامش روانی از دست رفته شان را باز مییابند. و تا چنین اتفاقی رخ میدهد، احساس می کنند که نیازی به مصرف دارو ندارند.
پس از قطع دارو درمانی چه میشود؟
در این حین، اگر تغییر بخصوصی در وضع درونی و یا سبک زندگی شان رخ ندهد، معقول است که انتظار تکرار مشکل را داشته باشیم.. وقتی ریشه های ایجاد یک بیماری درمان نشده اند، خود بیماری در اثر مصرف قرص صرفا از نظر پنهان شده است.
البته اگر چه من دانش آماری دقیقی درباره این موضوع ندارم. اما از برخی مراجعان شنیده ام که پس از قطع دارو عوارض بخصوصی به سراغ شان نیامده است. تجربه محدود مواجهه من با چنین اشخاصی عموما باعث می شود که در چنین گزاره هایی تردید کنم.
عوارض کمتر شناخته شده داروهای روانپزشکی چیست؟
اما چرا مصرف دارو ممکن است برای روان درمانی مضر باشد؟ بله. در برخی موارد ممکن است دارو درمانی با روان درمانی تداخل داشته باشد. در چنین شرایطی، روانشناس احتمالا در حین کار درمانی از روانپزشک می خواهد تا داروهای با محدوده اثر کمتر تجویز کند. و یا شاید دارو را به کلی قطع کند. انجام چنین کاری به شرایط بستگی دارد. و نیاز به بررسی تخصصی و دقیق است.
حساسیت و واکنش و عوارض داروهای روانپزشکی
در صورتیکه برخی قرص ها عوارض شدید و یا حساسیت هایی را در فرد ایجاد کنند. مانند تغییر شدید در میزان خورد و خوراک و خواب، تغییرات برجسته در دسترسی احساسی، ممکن است روانپزشک تصمیم به تغییر دارو و یا دُز مصرفی دارو بگیرد. از همین روی، اگر دچار عوارض جانبی مصرف قرص های اعصاب و روان شده اید، حتما این موضوع را با روانپزشک خود در میان بگذارید.
ویزیت روانپزشک معمولا چند جلسه طول میکشد؟
مختصری اشاره کنم که یکی دیگر از دلایل ترک ناگهانی قرص های ضد اضطراب، ضد افسردگی، ضد وسواس، و غیره، همین عوارض شدید است. شاید نیاز به سه چهار ویزیت از روانپزشک الزامی باشد تا دارویی متناسب با خود شما بدست بیاید. در واقع، در اغلب موارد، یک روانپزشک بایست با آزمون و خطا به داروی مناسب برسد و آن را برای شما تجویز کند. این پروسه ممکن است برای برخی به دلایل گوناگون (روانشناختی و اقتصادی) دشوار باشد و مایل به سپری کردن اش نباشند.
همکاری روانپزشک و روانشناس
بعنوان یک روان شناس، و بر اثر تجربیات مواجه شدن با کسانی که تجربیات ناموفق و سرخورده کننده مصرف قرص های روان پزشکی را از سر گذرانده اند، به همکاری میان روان شناس و روانپزشک قائل هستم. از منظر درمانی، بهتر است که شما در مراجعه به روان پزشک، حتما از او بپرسید که ایا روان درمانی نیز در کنار دارو درمانی برای شما مفید است؟
اگر روانشناس به اهمیت دارو آگاه نباشد
اگر شما ابتدا به یک روانشناس مراجعه کرده اید، ممکن است روان شناس آشنایی اندکی با بررسی عوامل فیزیولوژیکی و جسمی داشته باشد. به همین سبب، کاملا نسبت به نشانه های جسمانی و دلایل جسمی ایجاد یک مشکل، نا آگاه باشد. در چنین حالتی، شما باز هم بخشی از راه حل را از دست میدهید. بنابر این، در هنگام مراجعه به روان شناس نیز، حتما از او در رابطه به دارو درمانی نظرخواهی کنید.
اول به روانشناس مراجعه کنم یا روانپزشک؟
بهترین نوع درمان خصوصا برای مشکلات جدی روانشناختی این است که شما ابتدا از یک روانشناس کمک بگیرید. او پس از انجام بررسی های تکمیلی و ریز بینانه، به این تشخیص برسد که مصرف دارو برای شما مفید است. سپس شما میتوانید از دارو درمانی در کنار روان درمانی نیز بهره ببرید. شاید کسی بگوید این سوگیری به دلیل ماهیت روان درمانگر بودن من است، اما برای آن استدلال های علمی فراوانی وجود دارد.
چه موقعی میتوانید با مشورت مشاور دارو را قطع کنید
یکی از موضوعات مهم این است که وقتی شما با کمک یک روان درمانگر و مشاور به بررسی علت مشکل تان می پردازید، ممکن است حتی اگر دارو در مقطعی برای شما مفید بوده، حالا نیاز به کاهش دُز مصرف آن و یا قطع آن داشته باشید. این موضوع، تصمیمی است که میان شما و روان درمانگر و همچنین با مشورت روانپزشک انجام میشود.
همکاری بین روانشناس و روانپزشک
از خودتان بپرسید: آیا بهتر نیست که روان درمانگر و روان پزشک شما در یک همکاری نزدیک درمانی مخصوص خود شما را طراحی کنند؟ پروسه درمان مانند یک ارکستر موسیقی است. هر کسی بایست ساز خودش را بزند، اما در یک هارمونی و ترتیب مشخص و روشن! وقتی شما مصرف دارو را شروع میکنید، به شما فرصتی برای دقیق شدن در درون تان میدهد. این فرصت را بعضا یک روانپزشک ایجاد می کند.
چطور از دانش روانشناس و روانپزشک به بهترین نحو استفاده کنید؟
در ادامه مسیر، شما با همراهی یک روان درمانگر به سراغ درونیات عمیق خودتان میروید. تصور کنید که شما یک باستان شناس هستید. طبیعتا همهی ابزارهایتان را به صورت مساوی در همه لحظات نیاز ندارید. گاهی نیاز دارید که زمین را بکنید. گاهی نیاز دارید که با یک قلمو و فرچه بسیار ظریف، خاک را از روی یک شی شکننده کنار بزنید. گاهی به کمک دیگری نیازمندید تا بتوانید آنچه یافته اید را به سلامت از دل خاک بیرون بکشید.
بنابراین، درست به مانند فرایند باستان شناسی، شما نیز در هر مرحله نیازمند ابزارها و اقدام های خاص آن مرحله هستید. این حین، همکاری یک روانشناس و روانپزشک به شما کمک میکند تا این فرایند را با هارمونی و دقت به سرانجام برسانید. یک روانشناس نباید به هیچ وجه سوگیری منفی نسبت به داروهای روانپزشکی داشته باشد. همینطور یک روانپزشک نیز نباید هرگونه سوگیری نسبت به اهمیت روان درمانی داشته باشد.
صبر و رسیدن به بهترین نسخه
وقتی که شما در یک همکاری نزدیک به دو متخصص برای رسیدن به هدف سلامت روان خودتان کار میکنید. امکان بررسی و صحبت درمورد تمامی نگرانی های احتمالی از سرانجام مصرف قرص روانپزشکی و یا طی کردن مراحل روان درمانی وجود دارد. هر یک از این نگرانی ها، مانعی است پیش پای شما. بهتر است که این موانع را ببینیم، درباره شان حرف بزنیم و دست آخر با اتکا به تصمیم مشترک، به یک راه حل و یا چند راه حل برسیم.
گاهی ممکن است نیاز باشد که سعی و خطا کنیم. مثلا وقتی یک روانپزشک نیازمند آزمون کردن داروهای مختلف بر روی شماست، در این کار حتما خوبی های بسیاری وجود دارد. نفس آزمون کردن، بعدی جدایی ناپذیر از هر علمی است. شما باید شرایط و راه حل های متفاوت را بسنجید و درنهایت به بهترین نسخه برسید. هر کاوشکری این اصل اساسی را سرلوحه کار خود قرار میدهد.
اهمیت داشتن ذهنیت روشن هنگام مراجعه به روانشناس و روانپزشک
اما اگر درباره لزوم چنین مواردی ذهنیت روشنی نداشته باشیم، احتمالا نسبت به آن موضع گیری های منفی خواهیم داشت. و یا ممکن است تصور کنیم پس از دو سه بار ویزیت شدن، دیگر نیازی به ادامه مسیر نیست. پس برای جمع بندی، فارغ از اینکه ابتدا به چه کسی مراجعه میکنید، تلاش کنید حتما از متخصصی که به او مراجعه کرده اید، درباره تمامی گزینههای در دسترس تان پرسش کنید.
مطمئن باشید، اکثر متخصصان افرادی دلسوز هستند و اگر با چنین روحیه ای از جانب شما مواجه شوند، نهایت تلاش شان را انجام خواهند داد. بنابراین، سوال از یک روانشناس درباره لزوم مصرف قرص های اعصاب، نباید در او واکنش منفی ایجاد کند. همچنین، سوال از یک روانپزشک درباره لزوم انجام روان درمانی نیز به معنای زیر سوال بردن تخصص وی نیست. نگران نباشید، و حتما همیشه نهایت بررسی را انجام دهید.
شروع درمان درمانی و مشاوره
برای شروع روند درمانی و مشاوره به صفحه روان درمانی مراجعه کنید. توضیحاتی هم در صفحه سایت انجمن رواشناسی آمریکا و جود دارد که شاید برای شما جالب باشد. برای رزرو وقت از اینجا میتوانید اقدام کنید و همه توضیحات لازم برای شما نوشته شده است.
خودنگاری و درمان افسردگی در خانه بخش چهارم |
افسرده کیست؟ نگاهی تازه با افسردگی |