درمان روانکاوی و ویژگی های روانکاو خوب

درمان روانکاوی و ویژگی های روانکاو خوب

پیشتر درباره روانکاوی و روانکاو خوب نوشته ام. در این نوشتار قصد دارم به برخی دیگر از ویژگی های یک روانکاو خوب اشاره کنم. البته از منظری شاید این دسته از ویژگیهایی که اکنون می خواهم به آنها بپردازم، مهم تر از ویژگی های قبلی است. دلیل این امر به پیشرفت های علم و تکنولوژی باز می گردد. و در طول این نوشتار سعی می‌کنم نشان دهم چرا یک روانکاو خوب باید بروز و علمی باشد.

 

درمان روانکاوی در ابتدا

فارغ از اینکه آیا نوشته های قبلی را خوانده اید، اجازه بدهید به برخی از ویژگی های روانکاوی در دوران فروید بپردازم. فروید برای روانکاوی کردن بیمارانش، به جمع آوری گسترده رویدادهای زندگی بیماری می پرداخت. او از اعضای خانواده درباره دوران اولیه زندگی، خصوصا تا سه سالگی نیز سوالات زیادی می پرسید.
از نظر فروید، اگر یک کودک در شرایط بخصوصی سالهای اولیه زندگیش را گذرانده باشد، آن ویژگی های به نحوی همراه او خواهند ماند. برای نمونه، چطور پدری یا مادری داشته است؟ شرایط اقتصادی و اجتماعی شان چطور بوده؟ آیا خواهر و برادرها با او رفتار بخصوصی داشتند؟ در بین کودکان همسن و سال خودش به چه صورتی رفتار می کرده است؟

 

درمان روانکاوی پایان پذیر و پایان ناپذیر

در ادبیات روانکاوی، به بیمارانی اشاره می شود که بعضا مدت درمان شان ده سال به طول انجامیده. و هنوز هم به سرانجام نرسیده است. اگر در نظر بگیرد که روانکاوی یک شخصی توسط خود زیگموند فروید انجام می شود. و با این وجود هم درمان به سرانجام نمی رسد، پس طبیعی است که بپرسیم: آیا جایی از کار ایراد دارد؟ آیا روانکاوی مخصوص همه نیست؟ آیا برخی آنچنان بیمار هستند که هیچ روش درمانی روی بیماری شان کارساز نیست؟
واقعیت این است که روانکاوی به آن معنی که شما بایست هر هفته تا پنج جلسه، و هر جلسه به مدت چند ساعت (۳ ساعت) را روی کاناپه بگذرانید، مطلوب همه نیست. از سوی دیگر، خیلی ساده برخی ممکن است با مشکلی جسمانی مواجه باشند. مثلا تصور کنید که شخصی دچار کمبود شدید ویتامین دی است. وقتی که ویتامین د در یک شخص پایین است، حالاتی مشابه افسردگی بروز پیدا می کند

درمان روانکاوی

 

نادیده گرفتن مشکلات جسمانی در درمان روانکاوی قرن گذشته

در روانکاوی اولیه، جایی برای بررسی شرایط جسمانی وجود نداشت. چطور ممکن بود غیر از این باشد؟ کسی خبر نداشت که کمبود آفتاب ممکن است دقیقا چه اثری بگذارد؟ کم کاری یا پرکاری تیروئید، کارکرد غدد فوق کلیوی، و ده ها فاکتور دیگر که شما امروز خیلی ساده با یک چکاپ می توانید بررسی شان کنید.
آیا عجیب است که وقتی یک شخصی با مشکل تیروئید مواجه است، درمان گفتاری یا روانکاوی چندان اثری بر روی او نداشته باشد؟ خصوصا اگر درمانگر حتی این موضوع را نداند. و به همین سبب نتواند مشکلات جسمی را از روانی تفکیک کند. قصد ندارم تمام ناکامی های روانکاوی را به وضعیت دانش پزشکی در عصر و زمان یک قرن گذشته کاهش بدهم. اما قطعا یک روانکاو خوب، به این ویژگی ها آگاه خواهد بود.

 

جسم یا روان؟

کدام یک به نظر شما اصل کاری است؟ آیا همه چیز از جسم زاده می شود؟ آیا حتی روان شما نیز زاده جسم تان است؟ و یا برعکس، همه چیز در اصل از جنس روان است، از جنس ایده؟ در پزشکی عموما جسم را اصل قرار می دهند. برای نمونه، شما نمی توانید یک پزشک را بیابید که در دانشگاه اندام بخصوصی را مورد مطالعه قرار نداده باشد. قلب، ریه، دستگاه گوارش، فقط برخی از این تخصص ها هستند.
پزشکی یعنی دانش درباره شیوه کارکرد اندام ها و نوعی که با مشکل مواجه می شوند. و راه کارهایی که می تواند مشکل کارکرد اندام ها را تغییر دهد. اما روان الزاما از جنس جسم نیست. هر قدر عصب شناسی تلاش می کند تا روان را به جسم تقلیل دهد، به نظر نمی رسد که توفیق بخصوصی حاصل گردد.

 

هم ارزی جسم و روان در درمان روانکاوی و تحلیلی

در نظریه ای که شاید در نگاه اول صرفا سازش کارانه به نظر بیاید، فلاسفه و متخصصان به هم ارزی جسم و ذهن اذعان می کنند. نه جسم قابل کاهش و تقلیل به ذهن است و نه ذهن کاهش پذیری به جسم را می پذیرد. هر حالت روانشناختی که آن را تجربه می کنید، در جسم شما یک معادل مادی دارد. و هر حالت مادی در جسم، یک نمود ذهنی دارد. مثلا شادی و خوشحالی به زبان مغز مساوی با سروتونین فراوان است.
به این ویژگی، هم ارزی جسم و ذهن یا ماده و ایده می گویند. یک روانکاو خوب بایست به این موضوع واقف باشد. همانطور که جسم بر روی ذهن اثر می گذارد، ذهن نیز بر روی جسم اثر می گذارد. آگاهی به این هم ارزی، و تاثیر متقابل در یک قرن گذشته موضوعی گنگ و حاشیه ای بود. البته در روانکاوی، توجه به جان آدمی و صفات طبیعیش، امروزه جایگاه بهتری نسبت به یک قرن گذشته دارد.

یک روانکاو خوب همدلی به اندازه دارد

تصور کنید شخصی به یک روانکاو مراجعه کرده است. در حین روانکاوی، فرد با احساسات و خاطراتی مواجه می شود که او را دگرگون می کنند. یک شخص ممکن است به گریه بیافتد. و از مواجهه با عمق هیجانات و خاطرات خودش متاثر شود. یک روانکاو خوب در یک قرن پیشتر، هرگز به چنین شخصی یک دستمال کاغذی برای پاک کردن اشک هایش نیز نمی داد!
حالا در نظر بگیرید وقتی که یک روانکاو خوب قرن بیستمی، یک دستمال کاغذی به بیمارش نمی دهد، آیا ممکن است کلامی همدلانه به او بگوید؟ جواب خیلی ساده این است که: خیر! بر حسب فرضیه و نظر زیگموند فروید، روانکاو خوب کسی است که کاملا خنثی باقی می ماند!‌ او به مانند یک صفحه سپید است که بیمار می تواند هر چه می خواهد را بر روی او فرافکنی کند.

 

فقدان همدلی مانع کار یک روانکاو خوب

در گذر زمان، صاحب نظران زیادی در عرصه روان شناسی و روان درمانی نسبت به این خنثی بودن، اعتراض های فلسفی و نظری کرده اند. برخی با پژوهش نشان داده اند که نقش همدلی در بهبودی بیمار، مهم و قابل توجه است. همین نظریات تازه و بررسی های پژوهشی سبب دگرگونی هایی در روانکاوی و تعریف یک روانکاو خوب شده است.
برای نمونه، دیگر چندان خبری از آن حالت معروف آرمیدن بر روی کاناپه و روانکاوی که در پشت سر بیماری می نشیند، نیست. امروزه تقریبا تمام روانکاوها روبروی بیمار و با زاویه ۴۵ درجه می نشینند. ارتباط چشمی، همدلی به اندازه، جملاتی که به بیمار اطمینان می دهد حرف هایش توسط یک روانکاو خوب شنیده شده است. همه و همه بخش های مهمی از درمان روانکاوی نوین را تشکیل می دهند.

 

موضع روانکاوی به باورهای شخصی

وقتی از باور صحبت می کنیم، اکثر افراد تصور می کنند که درباره مذهب حرف می زنیم. در صورتی که اعتقادات و باورها عموما خیلی شخصی تر از مذاهب شناخته شده اند. تحقیق جالبی نشان داده است که در بین دانشجویان تحصیلات عالیه در آمریکا، باورهای خرافی رایج است.
در آن پژوهش روشن شد که هر فرد به طور متوسط ۱۹ باور خرافی داشت. شاید نمونه باورهای خرافی را در بین افراد مشهور دیده باشید. برای مثال خاطرم است که فرانک لمپارد بازیکن فوتبال تیم چلسی، همیشه یک نوع خاصی پاهایش را می بست. چنانچه باندهای بسته شده با پاهایش به شکل خاصی نبودند، او مطمئن می شد که در آن بازی شانس نخواهد آورد.

درمان روانکاوی

 

روانکاوی و باورهای خرافی

یک روانکاو خوب قطعا به فرانک لمپارد نخواهد گفت که: آنچه بدان باور داری، صرفا نوعی خرافه است. یک روانکاو خوب سعی می کند بر روی مشکل بیمار متمرکز شود. اگر شخصی یک باوری دارد و حتی آن باور خرافی نیز هست، یک روانکاو خوب بی جهت به سراغ آن باور نمی رود. زیرا اولویت های درمانی اگر رعایت نشوند، ممکن است درمان بی جهت طولانی شود.
مثلا شخصی باور دارد که با خروج از منزل، حتما اتفاق بدی برایش می‌افتد. اینجا جایی است که یک روانکاو خوب کنجکاوی عالمانه به خرج می دهد. زیرا اگر شخصی گمان کند با خروج از منزل زندگیش به پایان خواهد رسید، احتمالا این باور در زندگیش مشکلات زیادی ایجاد خواهد کرد.

مشکلاتی که باورهای بیمارگون ایجاد می کنند

برای نمونه، یک روانکاو خوب اگرچه می تواند حدس بزند، اما حتما از بیمارش می پرسد: آیا این باور برایت مشکلاتی با همسر، خانواده، انتخاب شغل، و لذت از زندگی ایجاد کرده است؟ با این وجود هم، یک روانکاو خوب، حتما نظر بیمار را ملاک قرار می دهد. منظور از نظر بیمار، اراده اوست.
اگر یک بیمار بگوید که این شیوه زندگی را ترجیح می دهد، یک روانکاو حق ندارد او را برای مشکل خارج نشدن از خانه درمان کند. ممکن است بیمار به خوبی این روش معتقد باشد. ممکن است بیمار باور داشته باشد که اکنون موارد دیگری در اولویت زندگیش هستند. مثلا ممکن است بخواهد افسردگیش، یا مشکل سوگ درمان نشده اش برطرف شود. یک روانکاو خوب فقط مشکلی را درمان می کند که بیمار آن را به عنوان مشکل اذعان کند.

روانکاوی موثر با درمان های جایگزین

همانطور که پیشتر گفتم، یک روانکاو خوب به مشکلات جسمانی توجه به خرج می دهد. به همین طریق، یک روانکاو خوب بایست برای مثال، درمان های جانبی و جایگزین را نیز بشناسد. برای نمونه، چه خوراکی هایی می توانند افسردگی را کاهش دهند؟ چه دم نوش ها و گیاهانی در مدیریت اضطراب نقش موثر دارند؟ اگر شخصی هر روز دو فنجان قهوه می نوشد، ممکن است در مدیریت اضطرابش مشکل ایجاد شود. درمانگر و روانکاو خوب بایست بتواند این موارد را بشناسد و به بیمارش منتقل کند.

برای مطالعه بیشتر در زمینه ویژگی های روانکاو خوب به اینجا نگاه کنید. همچنین برای رزرو وقت می توانید از این صفحه اقدام کنید. چنانچه مایل به مطالعه در زمینه درمان افسردگی هستید، صفحه مربوط را بخوانید. اگر درمان اضطراب را دنبال می کنید، به مطالب نوشته شده هم می توانید نگاهی بیاندازید. پادکست تجربه زیستی هم مثل همیشه در دسترس شماست.

کانال تلگرام تجربه زیستی

Twitter
Telegram
Pocket
WhatsApp
Email
به این مطلب امتیاز دهید post

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *