کهن الگو سایه در روانشناسی تحلیلی کارل یونگ
کارل یونگ، روانشناس شهیر سوئیسی که طبق روایتی از نوادگان گوته نیز است. مفهوم مهمی را مطرح کرد که به آن «کهن الگو سایه» گفت. کارل یونگ، برجسته ترین شاگرد زیگموند فروید بود. وقتی فروید به دلایل بسیار من جمله بحث های نژادپرستانه قادر به قانع کردن انجمن بین المملی روانشناسی برای به رسمیت شناختن متد ابداعی درمانی او، یعنی روانکاوی نبود. دست به دامان یونگ شد. یونگ به خوبی توانست جایگاه روانکاوی را تثبیت کند. و نزد افراد آشنا با روانکاوی، به عنوان فرد دوم مکتب روانکاوی شناخته میشد. زیگموند فروید نیز به او احساسات پدرانه داشت تا جایی که در نامههایی که میان آن دو رد و بدل میشد، کارل را با عناوینی همچنون «پسرم» مورد خطاب قرار می داد.
مواجهه یونگ با ناخودآگاه جمعی و کشفِ سایه
پس از آنکه یونگ رویاهای مهم و روشنی را دید، تصمیم گرفت که بخشی از آن رویاها را از فروید پنهان کند. یونگ میدانست که آنچه با آن مواجه شده است برای زندگیاش از از اهمیتی خارق العاده برخوردار است. به همین جهت با خودش گفت «اگر نتوانم معنای این رویاها را دریابم، ناچار به خودکشی خواهم شد».
کارل یونگ رویاهایی که در آن طبقات مختلف و زیرین یک ساختمان کهن را دیده بود که جمجمه ای نیز در آن وجود داشت از فروید پنهان کرد. یونگ میدانست که فروید با شنیدن این رویاها احتمالا دربارهی ترس یونگ از مرگ سخن خواهد گفت. و او را تشویق به مواجه شدن با معنای پشتِ رویاهایش خواهد کرد.
کهن الگو سایه چیست؟
مواجههی شخصی یونگ با ناهشیار او را به کنجی دور از فروید کشاند. و وادارش کرد تا این مسیر را بدون کمک فروید طی کند. یکی از دست آوردهای مهم یونگ در مواجهه اش با ناهشیار مفهوم «سایه» است. اهمیت کهن الگو سایه برای یونگ تا بدانجاست که آن را در کنار سه کهن الگوی دیگر، به عنوان کهن الگوهای اصلی ناهشیار جمعی برشمرد.
اما سایه چیست و چرا شناختِ آن میتواند اهمیتی کلیدی برای رشد شما داشته باشد؟ آیا تا بحال پیش آمده است که شخصی را ببینید که از یک اخلاق بخصوص او بسیار بدتان می آید؟ آیا تا کنون تجربه کرده اید که از یک چیزی به شدت احساس بیزاری کنید؟ این چیز می تواند یک موجود زنده و آنچه در شما ایجاد حسِ «بیزاری» می کند نیز باشد.
روان همه دارای سایه است
یونگ به بررسی روان خودش و صدها تن از بیمارانش و کسانی که تجربیات شان را برای او مینوشتند و ارسال میکردند، اقدام کرد. او به این نتیجه رسید که همواره همه ما حضور برخی ویژگیها را در دیگران، موجودات و اشیا نمیپذیریم. و نسبت به آنها واکنشهای چه بسا تند و تیز عاطفی در ما ایجاد میشود.
یکی دیگر از برجسته ترین شاگردان فروید یعنی اوتو رنک نظریهای را مطرح کرد که امروزه در روانکاوی و فلسفه به آن هشیاری دو جایگاهی گفته میشود. اوتو رنک می گفت هشیاری همواره مانند این است که شما با شخصی در درون خودتان مشغول گفت و گو هستید. نقاشی معروف رنه ماگریت شاید یکی از بهترین تصویرگری های چنین نظریه ای است. برای بسیاری از افراد، این شخصِ دوم که با آن در حال گفت و گو هستند دارای ویژگی هایی ست که آن ویژگی ها را در خود نمی بینند.
فردیت و کار با سایه
برای یونگ، مفهوم سایه چیزی متفاوت از هشیاری دو جایگاهیِ اوتو رنک است. از نظر یونگ سایه هر آن چیزی است که شما وجودش را در خودتان نمی پذیرید. هر صفتی که ما در دیگران می بینیم. و از آن احساس بیزاری میکنیم تشکیل سایه ما را میدهد. کار با سایه یکی از اصلیترین ملزوماتِ فرایندِ فردیت است.
یونگ معتقد بود برای اینکه شما تبدیل به یک فرد شوید، یعنی جزئی از کل که بازتاب دهندهی کل است. حتما میبایست کار با سایه را انجام دهید. کار با سایه سبب افزایش سطح آگاهی و بسطِ هشیاری در فرد میشود. برای نمونه، شخصی از یک فرد دیگر بسیار بدش میآید. وقتی که شما از او در رابطه با دلیل این بیزاری میپرسید، او چنین میگوید: «چون فرد بی حال، تنبل و بی مسئولیتی است از او بدم می آید».
پیدا کردن علت بیزاری در درون خود
وقتی که در گذشتهی آن شخص میرویم و آن را بررسی میکنیم، برایمان تعجیب آور است که او در گذشته خود را فردی تنبل و بی مسئولیت می دانسته است. و یا دیگرانی درباره اش اینطور فکر کرده اند و او را قضاوت کرده اند. و تحت قضاوت های ایشان خودش هم اینطور تصور کرده است که فردی تنبل و بیمسئولیت است.
و یا ممکن است این ویژگیها به طریقی دیگر برای او معنادار باشند. حال، از جایی که این فرد رابطهی بدی با این بخش از گذشتهاش دارد. وقتی که با کسانی مواجه میشود که از راه فرافکنی او را به یاد این بخش از گذشته اش می اندازند. در او احساس بیزاری ایجاد می شود. در اصل او از کسانی که به آنها تنبل و بی مسئولیت میگوید بدش می آید. زیرا که رابطهاش با بخشی از وجودش خوب نیست. و آن را به عمق ناهشیارش واپس زده است.
چرا کار با کهن الگو سایه مهم است؟
کار با سایه بسیار مهم است زیرا اگر یک شخص از سایهی خود آگاه نباشد دچار مشکلاتی میشود. و انرژی روانیاش در افکار و تصاویری گیر میکند که سبب اختلال در روند عادی زندگی او و لذت بردناش از زندگی میشود. کار با سایه و اساسا کار با هریک از کهن الگوها امری ساده نیست.
بهترین راه این است که از یک درمانگر تحلیلی کمک بگیرید. سایه کاری که شاید ترجمه مناسبی از shadow work باشد، امری است که مخاطرات خاص خودش را دارد. یونگ معتقد بود که از راه سایه کاری، ما میتوانیم به تاریکی های وجود خویش نزدیک شویم. آنها را بفهمیم و بشناسیم. به همین طریق، شناخت تاریکی های خود، تسهیل کنندهی شناخت تاریکیهای دیگری است.
پس گرفتن فرافکنی ها بواسطه رشد درونی
در حالیکه اگر ما به اساسِ سایه آشنا نباشیم، گمان میکنیم که آنچه نمیپسندیم صرفاً در درون دیگری است. وقتی که در سایه کاری پیشرفت میکنیم. یاد میگیریم که بجای نگاه به بیرون، به درون خود بنگریم. یک اصل اساسی و بنیادین در سایه کاری وجود دارد.
و آن بدین صورت است: اگر هرگونه نبردی را با سایهی خود آغاز کنیم، در همان ابتدا شکست خورده ایم. مبنای سایه کاری بر پذیرش است. و در پشتِ این روشِ حکیمانه دلایلی خردمندانه نفهته است. برای مطالعه بیشتر در زمینه کهن الگوها به سایر مقالات سایت تجربه زیستی سر بزنید.
رزرو وقت روان درمانی تحلیلی
برای رزرو وقت می توانید به صفحه رزرو مراجعه کنید. برای آشنایی بیشتر با روانکاو، درمان روانکاوی، می توانید به برگه روانکاوی تجربه زیستی سری بزنید. همچنین، برای مطالعه بیشتر در زمینه کمال گرایی، احساسات واقعی در برابر احساسات کاذب، وقت مناسب برای شروع روانکاوی، تفاوت روانشناس و روانپزشک می توانید به نوشته های مربوط مراجعه کنید.
اگر علاقه مند به مطالعه در زمینه اختلال شخصیت مرزی، اختلال ساختگی، مشاوره روانشناسی، سوگ، درمان افسردگی در خانه، درمان اضطراب، استرس، و درمانهای خوراکی افسردگی هستید. و یا می خواهید در رابطه با بهشیاری، تنهایی، روانشناسی مثبت، سلامت روان افراد کهن سال در دوره کرونا، و روانشناسی وجودی بخوانید، به سایر مقالات سایت سری بزنید. اینستاگرام و تلگرام تجربه زیستی نیز در دسترس شماست تا از آخرین مطالب روانشناسی مطلع شوید.