آخرین کتاب اروین یالوم

سوگ بهای جرات دوست داشتن است

اروین یالوم یکبار نوشته است: «افسردگی بهای نگاه کردنِ ژرف و رو راست به زندگی است»، و حالا در کتابِ «مساله مرگ و زندگی»، ما با این واقعیت مواجه هستیم که: «سوگ، بهای جرات دوست داشتن است». موضوع کتاب به بیماری مریلین یالوم باز می‌گردد و تجربه سوگوار شدن اروین یالوم بواسطه از دست دادن همسرش.

معنای زندگی؛ رابطه ما با مرگ چیست؟

یالوم به مانند بسیاری از فلاسفه از دوران دور، ما را به اندیشه کردن درباره مرگ دعوت می‌کند. اما چگونه یالوم از یک روانپزشک، به فلسفه جو و بعد، درمانگری فعال در حوزه داغداری و سوگ تبدیل می‌شود؟ یالوم می‌گوید: هربار که صحبت در جلسات درمانی‌ام – که برای سه سال و بعضا پنج جلسه در هفته بوده – به موضوع مرگ رسیده است، روانکاوم از پرداختن به موضوع  به نحوی اجتناب کرده است و تحلیل ها و تفسیرهای او برای یالوم معنای بخصوصی نداشته است.

اضطرابِ عمیقی در وجود او وادارش می‌کند که  به موضوع نگاهی عمیق تر بیاندازد. او از خود می پرسد که رواندرمانی برای کسانی که با بیماری های سخت مواجه هستند و یا داغدار و سوگوار گشته اند، چه کاری می‌تواند انجام دهد؟ او تصمیم میگیرد تا پاسخ سوال خود را با مطالعه فلسفه، ادبیات، هنر و آثاری که خردمندی در آنها وجود دارد، بدست آورد.

یالوم به سراغ اضطرابش میرود

اروین یالوم تصمیم میگیرد با مراجعانی  کار درمانی را پیش ببرد که تشخیص های بیماری دریافت کرده اند. برای نمونه، او چند کتاب را به شرح روایت های مواجهه خود با بیماران مبتلا به سرطان اختصاص داده است. یالوم میگوید که اندیشیدن به مرگ میتواند به ما کمک کند تا به ابعادی از زندگی خود بپردازیم که بیشترین کمک را به شکوفایی درونی ما میکند.

مواجهه با بیماری و مخاطرات  نه چندان اندیشیده شده ای که با خود می‌آورد، به یالوم درس های مهمی می ‌آموزاند. او از برخی بیمارانش یاد میکند که پس از سالیان طولانی در جدال با بیماری پیروز گشته اند. البته این میان، تجربیاتِ از دست دادن هم کم نبوده است. زمانی که یالوم پدر و بعد مادرش را از دست میدهد تجربیات عمیقی برای او رخ می دهد. شرح این تجربیات همواره بخشی خواندنی از کتاب های او بوده است. در اخرین اثر وی، مساله مرگ و زندگی، او به سوگ همسرش مریلین یالوم نشسته است و کتاب به مراحل سخت دریافت تشخیص و آنچه بعد از آن می‌گذرد، می پردازد.

کتاب‌های معروف اروین یالوم با محوریت سوگ

یالوم پس از سالها رشد حرفه‌ای در روانپزشکی، هنگامی که در استنفورد کرسی استادی را در اختیار داشت، دریافت که روانکاوی و روانپزشکی روز آمریکا، در سالهای ۱۹۷۰، دیگر پاسخگوی نیازهای روز انسانی نیست. جهان، جنگ‌های جهانی را به چهره خود دیده بود و تحولات بسیاری در جوامع بروز پیدا کرده بود. اندیشه‌هایی متفاوت با آرای زیگموند فروید قوت گرفته بودند، و علم به تمامی مسیر خودش را از روانکاوی جدا کرده بود. این جدایی تا آنجا پیش رفت که بزرگترین عصب شناسان و کتاب‌های مرجع در زمینه مطالعات مغز، خواب و رویا را چیزی غیر از فعالیت تصادفی مغزی بر نمی‌شمردند.
درمان شخصی اروین یالوم که سه سال به درازا کشیده بود هم او را سرخورده و تا حدودی پریشان کرده بود. یالوم به دنبال پرسش‌هایی بنیادین بود. پرسش‌های از جنسِ چیستیِ معنای زندگی. پس از آنکه در یک شب با تجربه معنوی بخصوصی مواجه شده بود، تصمیم گرفت تا کارِ کند و کاو در معنای زندگی را به مرکز زندگی خودش بدل کند.

استادی که به نیکمت‌های کلاس بازگشت

اروین یالوم، سرخورده از روانکاوی، و نا-امید از روانپزشکی، آن هم در یکی از برجسته‌ترین دانشگاه‌های جهان، تصمیم گرفت تا پاسخِ پرسش‌های خود را در فلسفه و ادبیات جستجو کند. هر چه باشد، نظریه روانکاوی نیز از دل ادبیاتِ نمایشی بیرون آمده بود. او به سر کلاس‌های دوره کارشناسی فلسفه رفت، و شروع به آموختنِ فلسفه در کنار دانشجویان رشته کارشناسی نمود. پس از جست و جوهای فراوان، بالاخره فیلسوف‌هایی که پیشتر با این سوالات مواجه شده بودند، نظر یالوم را به خود جلب کردند.
اغلبِ آنها فیلسوف‌هایی پیشا سقراطی بودند. مهم‌ترین فیلسوف‌ها از نظرِ یالوم، اپیکور و مارکوس اورلیوس بودند. اپیکور که متاسفانه اغلب با کژ فهمی شناخته شده است و بعنوان فیلسوفِ طرفدارِ لذت‌گرایی مطرح شده، در عمقِ اندیشه خودش به هیچ وجه این چنین نیست. جملاتی از اپیکور اروین یالوم را حسابی به فکر فرو بردند، جملاتی مانند اینکه «ما میان دو نیستی زندگی می‌کنیم، یکی نیستی پیش از زایش، و دیگری نیستیِ پس از مرگ، اما هیچکس درباره نیستیِ اول صحبتی نمی‌کند».

اروین یالوم و معنای زندگی

یالوم پس از مطالعات فلسفی و ادبی فراوان که عموما ادبیات اگزیستانسیالِ قرن بیستمی بودند، تصمیم گرفت تا بزرگترین اثر خود را به رشته نگارش درآورد. او کتاب «روان درمانی اگزیستانسیال» را نوشت، کتابی که از نظر خودش منبعی برای تمام کارهای درمانی او در بیش از ۵۰ سال بعد از نگارش آن در سال ۱۹۸۰ بوده است. در این اثر، یالوم کشف می‌کند که فراتر از همه پیچیدگی ها و گره‌های روانی، ۴ موضوع هستند که دغدغه‌هایی مشترک میان تمامیِ انسان‌ها هستند. موضوعاتی مانند: «مرگ آگاهی، آزادی، پوچی، و مسئولیت پذیری».
اروین یالوم از این چهار موضوع بعنوان «دغدغه‌های غائی» بشر یاد می‌کند. او در کتاب خود شرح مثال هایی را آورده که از خلال جلسات روان درمانی اش با افرادی که بیماری ‌های حاد و مزمن دچار شده‌اند، گردآوری شده است.

روان درمانی با کسانی که اضطرابِ مرگ را به شدت بالایی احساس می کردند، دقیقا همان چیزی بود که اروین یالوم در زندگی خود نیز تجربه کرده بود. اضطربِ نیستی و آگاهی نسبت به فانی بودنِ خود، چه نسبتی با زیستنِ اصیل، عمیق و مفید دارد؟ معنای زندگی در مواجهه با مرگِ احتمالی چیست؟ آیا انسان در ساختنِ معنای زندگی خود اختیاری دارد؟ آیا آنگونه که گفته شده، انسان زاده جبر است؟ پوچی و احساسِ بی‌حاصلیِ جهان و عمری که سپری شده، چگونه بر روانِ انسان اثر می‌گذارد؟ اینها نمونه‌ای از پرسش‌هایی است که اروین یالوم به آنها پاسخ داده است.

مواجهه با سوگ؛ از مامان و معنی زندگی تا مساله مرگ و زندگی

اروین یالوم در کتابِ «مامان و معنی زندگی» به شرح تجربیات سوگ و مراحل گوناگون آن پرداخته است. اثری ژرف که هر خواننده را به عمقِ پرسش‌های اساسیِ زندگی می‌کشاند. او بارها توانسته به دیگران کمک کند تا پس از تجربه فقدان، زندگی عمیق و پر معنایی را از سر بگیرند. البته در بسیاری از موارد، این کار در طی چند سال روان درمانیِ سنگین، اغلب بیش از دو سال، انجام پذیرفته است، اما نتایجِ آن، به شیوه‌ای که ما در کتاب می‌خوانیم، پر از معنا و آموزه‌های مفید است.
اروین یالوم اخیرا، پس از آنکه همسرش را در سن نود سالگی از دست داد، در یک مصاحبه در حالی که بغض کرده بود و قطراتِ اشک در چشمانش حلقه زده بودند، موضوعِ عمیقی را با مصاحبه شونده – که او نیز یک روان درمانگر بود – در میان گذاشت. او گفت: همیشه مراجعانم به من می‌گفتند که حرف‌های شما خیلی درست است، اما شما نمی‌توانید تجربه ما را درک کنید. من به این موضوع واقف بودم، اینکه تجربه هر کسی خاص و ویژه است، اما دست از تلاش برای همدلی و درک آنها بر نمی داشتم.

حالا می‌فهمم آنها چه می‌گفتند

او ادامه داد: حالا که پس از نزدیک به ۷۰ سال، شریک زندگی و همدم خودم مریلین را از دست داده‌ام، می‌فهمم که آنها حق داشتند. کسی نمی‌تواند تجربه مرا درک کند. من در حال کمک گرفتن از یک درمانگر خانم جوان هستم. او کمک زیادی به من کرده است تا بتوانم دوباره به زندگی باز گردم، اما می‌دانم که هنوز راه درازی در پیش دارم و مطمئن نیستم که هرگز حالم به مانند گذشته بشود، اما حتما تلاشم را برای زندگی کردن با سوگ می‌کنم.

خواستِ مریلین یالوم برای نوشتنِ آخرین کتاب

کتاب مساله مرگ و زندگی و ایده نگارشِ آن را مریلین به اروین یالوم داده است و قرار بود که شرح تجربیاتِ آنها پس از دریافت تشخیصِ قطعیِ بیماری و مرگِ قریب الوقوع مریلین باشد. آنها تصمیم گرفتند تا با نوشتنِ مشترکِ این کتاب، حضور و صمیمیت همدیگر را احساس کنند. کتاب به میانه نرسیده است که مریلین از دنیا می‌ رود. اروین یالوم تصمیم می‌گیرد به نوشتن نیمه دوم کتاب ادامه دهد و از این راه، برای نزدیکی و تجربه کردنِ سوگِ خود استفاده کند.

پذیرشِ زندگی؛ گشودنِ خود بر روی همه چیز، حتی درد

یالوم که فلسفه زندگی خود را بر روی زیستنِ اصیل گذاشته است، همواره به همگان توصیه کرده است که به تمامی زندگی کنند، چیزی را برای مرگ باقی نگذارند و از تمامِ توانِ خود برای زیستن در اینجا و اکنون استفاده کنند. زیستن به تمامی، به معنای تجربه کردنِ همه تجربیاتی است که به صورت‌های گوناگون برای انسان رخ می‌دهد، عشق، کار، سفر، و گاهی، سوگ! 
سوگ، بهای جرات دوست داشتن است، همانگونه که افسردگی می‌تواند نتیجه نگریستنِ رو راست به زندگی باشد. یالوم در جمله معروفی که بارها آن را نقل کرده است، اینگونه توضیح می‌دهد: برخی از افراد وامِ زندگی را نمی‌گیرند، زیرا از پس دادنِ این وام به هنگام مرگ اجتناب می‌کنند.
زندگی کردنِ اصیل و عمیق، نیازمندِ پذیرشِ همه چیزهایی ست که در زندگی حاضر هستند. نمی‌شود عاشق شد ولی احساسِ آسیب پذیری را تجربه نکرد. نمی‌شود خوشحال بود، اما نسبت به درد و غم، خود را بی‌حس کرد. همه چیز در کنار هم یک کلیت را می‌سازد. کلیتی که تجربه زیستی ما را تشکیل می‌دهد. انسان قابل تقلیل دادن به تجربیات خوب یا بد خود نیست. همه چیز او با هم است. چالشِ زیستنِ اصیل در آن است که چگونه می‌توانیم یک تجربه عمیق، اصیل و همدلانه و پرمعنا را بسازیم، خصوصا در شرایطی که با سختی مواجه می‌شویم؟

آفریدنِ معنای زندگی؛ آنچه که زندگی را زندگی می‌کند
هر یک از ما سازنده و آفریننده معنای زندگی خود هستیم. ما می‌توانیم این حقیقت را بپذیریم و یا آن را انکار کنیم، حتی اگر آن را نپذیریم، باز هم این معنایی است که ما برای زندگی خود آفریده‌ایم. ما می‌توانیم زندگی را خصمانه، جبری، تیره و تار ببینیم. بسیاری از این معانی از درونِ تجربیاتِ ناهشیارِ ما نسبت به دغدغه‌های غائی بیرون آمده‌اند، اما بهرحال، معنای زندگی ما را می‌سازند و ما بر آن اساس زندگی را ادراک می‌کنیم.
اروین یالوم، یک نمونه برجسته از این کوشش است. کوششی که همواره ادامه دارد و هرگز به سرانجام و پایان نمی‌رسد. دوست داشتن و عشق ورزیدن، نیازمندِ پذیرشِ دردی است که از جداییِ احتمالی ممکن است بر روانِ ما هموار شود. هنگامی که درد جدایی را احساس می‌کنیم، دو راه بیشتر نداریم. یا آسیب دیده و رنجور بشویم و اجازه بدهیم که درد، معنای زندگی ما را بسازد، و یا خردمند و اصیل‌تر بشویم، و ما معنایی ارزشمند بواسطه دردی که تجربه کرده‌ایم، بیافرینیم.  مطالعه آثارِ عمیق و بی‌نظیرِ اروین یالوم، دریچه‌های بسیاری را برای چگونگیِ زیستن به این گونه به ما نشان داده‌اند و همچنان به مانند چراغی فروزان، در لحظاتِ سخت و تاریک زندگی می‌درخشند.  
آخرین کتاب اروین یالوم
اروین و مریلین یالوم

برای مطالعه بیشتر درباره روانشناسی وجودی میتوانید به سه مولفه این درمان نگاه کنید. همچنین برای رزرو وقت میتوانید به صفحه رزرو مراجعه کنید.

اینستاگرام تجربه زیستی

  • ازدواج
  • خواب
  • استرس
  • اضطراب
  • سوگواری
  • افسردگی
  • روابط عاطفی
مشاوره پیش از ازدواج: ضرورت ها، نتایج و هزینه

مشاوره پیش از ازدواج: ضرورت‌ها، نتایج و هزینه

تجربه زیستی اردیبهشت 18, 1402
دوست زدایی

سندروم دوست زدایی پس از ازدواج و تمرکز انتظارات​

تجربه زیستی اردیبهشت 15, 1400

در این نوشتار می خواهم به نقش دوستی های شخصی پس از ازدواج و رابطه شان با یک ازدواج موفق بپردازم. پس از ازدواج، برای برخی از زوج ها اتفاقی می افتد که می توان به آن لقب دوست زدایی داد. دوستانی که تا دیروز در زمره دوستان صمیمی بودند، حالا دیگر جایگاه مشخصی را در زندگی شخص دارا نیستند. عموما این دوست زدایی، اتفاقی دو سویه است. یعنی هم برای مرد و و هم برای زن رخ می دهد.

مشاوره پیش از ازدواج

مشاوره پیش از ازدواج و تست هایش

تجربه زیستی بهمن 4, 1399

مشاوره پیش از ازدواج تبدیل به یکی از راه های رایج شده است که دو نفر پیش از اینکه بخواهند قدم های اصلی یا نهایی را بردارند، به آن می‌روند. تجربه کار کردن به عنوان مشاور ازدواج، به من تجربیات جالبی را آموخته است. سعی می‌کنم اینجا مهم‌ترین این تجربه‌ها را با شما در میان بگذارم.

Twitter
Telegram
Pocket
WhatsApp
Email
4.4/5 - (15 امتیاز)

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *