روانکاو خوب و انتخاب مناسب متخصص یکی از موضوعاتی که برای طی کردن مسیر روان درمانی اهمیت دارد. انتخاب یک روانکاو فقط محدود به میزان دانش حرفهای بودن یک شخص نیست. روش درمانی یک روانکاو هم میتواند اهمیت داشته باشد. دلیل این موضوع به مدت زمان درمان، میزان سازگاری شما با آن روش، هزینه اقتصادی و غیره بستگی دارد. پیشتر در رابطه با برخی موارد درباره یک روانکاو نوشته ام. برای مطالعه آن بخش می توانید به اینجا مراجعه کنید.
روانکاو خوب مرد یا زن؛ کدام یک بهتر است؟
یکی از سوال هایی که ممکن است برای برخی از افراد پیش بیاید این است: آیا جنسیت یک روانکاو اهمیت دارد؟ در این زمینه مطالعات زیادی انجام شده است. اغلب مطالعات سهم فاکتور جنسیت در به ثمر نشستن درمان را اندک میدانند. در نهایت یک درمانگر خوب فارغ از جنسیت او میتواند شما را درک کند. با شما همدلی کند و برای مشکل شما راه حل های مناسب را ارائه کند.
به رواندرمانگر مرد مراجعه کنید یا زن؟
بر اساس تجربیات بالینی شخصی، فارغ از دیدگاه نظری به مواردی اشاره می کنم. ویژگیهای شخصیتی خود شما مثلاً اینکه چه میزان از حرف زدن درباره خودتان احساس راحتی میکنید؟ چقدر خودتان را فرد اجتماعی و دارای مهارت های ارتباطی در نظر میگیرید؟ اینها فاکتورهای مهمی هستند. نوع مشکل هم میتواند مهم باشد. درباره آن قدری جلوتر نوشتهام. پیش خودتان تصور کنید که صحبت کردن با یک درمانگر همجنس فرایند برقراری ارتباط را ساده تر و راحت تر میکند؟ دلایل شما برای پاسختان چیست؟
اگر در برقراری ارتباط مشکل دارید، جنسیت یک روانکاو خوب ممکن است مهم باشد
ممکن است اساس مشکل شما دشواری در برقراری ارتباط با افراد دیگر باشد. با این فرض، شاید انتخاب یک درمانگر غیرهمجنس تصمیم کمک کنندهتری باشد. برای مثال، بسیاری از افرادی که دچار اضطراب اجتماعی هستند اغلب از صحبت کردن با افراد غیر همجنس دچار پریشانی روانی میشوند. این پریشانی روانی میتواند به زندگی فرد آسیب جدی وارد کند. موقعیت های کاری او را به شدت محدود کند. و حتی در مواردی امکان انجام دادن امور ساده را کمرنگ کند. اموری مثل خرید کردن، سوار تاکسی شدن.
اضطراب اجتماعی و انتخاب یک روانکاو خوب
در چنین شرایطی انجام دادن حتی همین تصمیم ساده می تواند مزایای درمانی داشته باشد. به شرطی که شما در نظر داشته باشید که بایست این مسیر را طی کنید. و بدانید که پا در مسیر نه چندان سادهای میگذارید.
استیگما و انتخاب یک روانشناس حرفهای
برخی پیش خود میگویند مشکلی که می خواهم برای آن مراجعه کنم را ممکن است ساده تر با یک فرد همجنس در میان بگذارم. از دلایلی که باعث میشود افراد بخواهند یک مشکل را با فردی هم جنس در میان بگذارند احساس شرم و تحقیر شدن و اضطراب زیاد است. مانند افرادی که در گذشته خود مورد خشونت قرار گرفته اند. در شرایطی زندگی کردهاند که تجربه تجاوز برای آنها رخ داده است. و یا دارای مشکلاتی هستند که اصطلاحاً استیگما یا داغ و ننگ بر روی آن زده شده است.
دلایلی که استیگما باعث اهمیت جنسیت یک روانکاو خوب میشود
افرادی که ذکرشان رفت احتمالا ترجیح میدهند که مشکل را به یک فرد همجنس بگویند. البته در مواردی ممکن است دقیقا احساس کنند که نیاز دارند عکس این کار را بکنند. مواردی مثل گرفتن نظر یک فرد غیر همجنس. برای نمونه، تصور کنید یک مرد دچار مشکل بدریخت انگاری بدنی باشد. او احتمالا میخواهد نظر صادقانه یک فرد از جنس مکمل را نیز بداند.
نمونه دیگر، یکی از مراجعانم است که در سن ۶ سالگی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته بود. بالاخره توانست این موضوع را با من در میان بگذارد. خودش به من اینگونه گفت که تجربه مشاوره و روان درمانی با یک درمانگر خوب و یک روانکاو خوب را داشته است. این روانکاو خوب که غیرهمجنس هم بود تلاش زیادی برای ایجاد همدلی و کمک کردن به او انجام داده بود. اما احساس شرمی که او تجربه میکرد، باعث میشد از در میان گذاشتن تجربه خود فشار زیادی را متحمل شود.
نوع حمایت و همدلی مورد نیاز در انتخاب روانکاو خوب
به همین جهت او به من اینطور گفت که هرگز ممکن نبود بتوانم این موضوع را با یک درمانگر دیگر در میان بگذارم. و برای همین هم تصمیم گرفت که با آن درمانگر کاردان جلساتش را ادامه ندهد. برای بسیاری از افراد مطرح کردن مشکلی که در گذشته برای آنها رخ داده است، اولین بار در اتاق درمان اتفاق میافتد.
سکوتِ سالیان در اتاق درمان شکسته میشود
چنین افرادی ممکن است سالیان طولانی با مشکل خود دست و پنجه نرم کنند. و اصطلاحا آن را درون خودشان بریزند. و هرگز درباره آن اتفاق با کسی صحبت نکنند. صحبت کردن و مطرح کردن چنین موضوعی برای اولین بار در اتاق درمان با یک روانکاو خوب اتفاقی بسیار مهم در زندگی آن فرد است. روانشناس و رواندرمانگری که توانایی همدلی کردن، و نه ترحم کردن، درک کردن، و نه گفتن نصیحتهای بی سر و ته را دارد.
اتاق درمان و روانکاو خوب؛ نیروهای مخالف استیگما و شرم
نمونه دیگر از افرادی که در جلسات درمانی به نقش جنسیت اشاره کردهاند، کسانی هستند که دچار انحرافات و یا کج کاری های جنسی هستند. یکی از مراجعان به خوبی شیوه بروز پیدا کردن استیگما را به من نشان داد. آن مراجع یکی از هزاران نفر و میلیونها نفری بود که در سراسر جهان دچار اختلال فتیش هستند. او این طور توصیف کرد: وقتی در جمع دوستانش از انحراف جنسی خود حرف زده از جانب آنها با واکنشهای تعجببرانگیز، تحقیر کننده، تمسخر آمیزو خرد کننده مواجه شده است. تاثیر این واکنشها تا جایی بود که صبح تا شب فکر و ذکرش این بود که او مبتلا به دردی بی درمان است. دردی که همواره قرار است در زندگی او شرم، طردشدگی، تحقیر شدن و اندوه ایجاد کند.
توانایی همدلی و پذیرش یک روانکاو خوب
استیگما دقیقا یعنی همین واکنش تحقیرآمیز، خرد کننده، طرد کننده که اطرافیان نسبت به مشکل یک فرد نشان میدهند. از مهمترین وظایفی که یک روانکاو خوب و توانمند انجام میدهد، آوردن روشنایی دانش و تخصص است. دانشی که برای دادن اطلاعات دقیق، روشن و کمک کننده است. مشکلاتی که ایجاد شرم میکنند، برای نمونه انحراف های جنسی، همواره دشواریهای خاص خود را بر زندگی فرد تحمیل می کنند. اما برای یک متخصص و روانکاو خوب شناخته شده هستند. همچنین راههای درمان این مشکلات در نزد یک روانکاو خوب وجود دارد.
درمان کردن مشکل و نه صرفا عوارض آن
در بسیاری از موارد وقتی که فرد دچار بیماری روانی میشود خواب، خوراک، میل جنسی، انگیزه و شفافیت ذهن او از اولین اجزایی هستند که دچار اختلال می شوند. به همین جهت انتخاب یک روانکاو خوب که بتواند به شما در فهمیدن مشکل اصلی و نه صرفاً عوارض آن کمک کند امری بسیار مهم است. مثلا کسی به واسطه یک مشکل عمیق – که خود او به درستی آن را نمیشناسد – تجربه به هم ریختگی در خواب، اشتها، استرس هورمونهای خودش را دارد. هیچ بعید نیست که در صورت مراجعه به یک درمانگر غیرحرفهای صرفاً برای درمان عوارض مشکل راهکارهایی به او ارائه شود.
درمان هولیستیک؛ پزشکیِ مبارزه با علتها و نه نشانهها
یک روانشناس خوب همیشه با ریشه های مشکل مبارزه می کند و نه صرفاً عوارض یک مشکل. به همین دلیل در موارد زیادی وقتی که یک فرد برای درمان مشکلات جنسی جویای درمان میشود. مشکلاتی مانند زود انزالی، بی انگیزگی جنسی، اعتیاد جنسی، مثل اعتیاد به خود ارضایی و تماشای پورنوگرافی و یا اعتیاد به استفاده از برخی ابزارها جهت خود ارضایی. سکس تراپیست او را به یک روانکاو خوب ارجاع میدهد. زیرا مشکل نیازمند کاوش کردن و بررسی های عمیق و دقیق است. اما از استیگما که بگذریم موضوع مهم دیگر، راحتی شما با یک رواندرمانگر است.
راحتی با درمانگر و روانکاو خوب اهمیت زیادی دارد
اگر در جلسات میبینید که میل و رغبتی به ادامه دادن و کاوش مشکل اصلی ندارید، حتماً این موضوع را با درمانگر و روانکاو خود در میان بگذارید. بسیاری از افراد از جایی که بیان کردن این موضوع را به دور از انصاف و یا آداب دانی میدانند ترجیحشان سکوت است. یک روانکاو خوب همیشه به نشانههای ارائه شده از جانب مراجع – که عموماً به صورت ناهشیار هستند – توجه دارد. و به همین جهت به طور مرتب کیفیت رابطه درمانی را مورد بررسی قرار می دهد. یک روانکاو خوب از شما می پرسد که آیا مواردی هست که احساس کنید از مطرح کردنشان امتناع میکنید؟
یادآوری انگیزهها برای شروع فرایند درمان
یک روانکاو خوب به نشانه های ناهشیاری که حاکی از قطع شدن جلساتند، هوشیار است. و به آنها واکنش نشان می دهد. انتخاب کردن یک روانکاو خوب کمک میکند تا به دلایل گرایش احتمالی به ترک جلسات نیز آگاه شوید. و برای بازیافتن آن انگیزه که به خاطرش تصمیم به شروع رواندرمانی گرفتهاید راهکارهایی داشته باشید.
انگیزه شما از درون خودتان میآید و نه از جانب روانکاوتان
در واقع یک روانکاو خوب می تواند به شما کمک کند تا به آن بخش از انگیزهها و دلایلی که تا به همین جا نیز درون خود شما وجود دارد. و شما می بایست آنها را تجربه کرده باشید تا تصمیم به رفتن در مسیر روانکاوی بگیرید، دسترسی یابید. و این نکته خیلی اهمیت دارد که بدانید یک روانکاو خوب به شما انگیزه نمی دهد. بلکه به شما کمک می کند تا با منبع انگیزه درونی خودتان ارتباط برقرار کنید. زیرا نیروی که از درون شما بیاید همیشه شما را قوی تر می کند. و نیروی که از درون درمانگر و یا هر شخص دیگری به شما القا شود همیشه شما را وابسته به بیرون از خود و دیگران می کند.
انتظارات شما از روانکاوی هدایتگر روند درمان است
دانِلد وینیکات، روانکاو معروف بریتانیایی جمله بسیار جالبی دارد. او به روانکاوها می گوید که قبل از شروع یک جلسه همه چیز را مرور کن. به کارهایی که بناست انجام دهی فکر کن. و قبل از شروع جلسه همه را فراموش کن! و به صورت بیحافظه به جلسه درمان برو. از این حالت با تعابیر دیگری همچون سیالی، بیقضاوت بودن، بیانتظاری، حضور، و عبارت دیگر نیز یاد شده است.
یک روانکاو خوب به شما انگیزه نمیدهد، بلکه به شما کمک میکند تا به منابع انگزیش درونیتان آگاه شوید.
آیا فکر میکنید روانکاو خوب همجنس برای درک مشکل شما بهتر است؟
پاسخ شما به این پرسش چیست؟
احساس راحتی با یک روانکاو و رواندرمانگر اهمیت زیادی دارد.
- شما به طور طبیعی با برخی از افراد راحت هستید و با برخی دیگر نه.
- اگر احساس میکنید که صحبت کردن با درمانگر برایتان دشوار است، حتما این موضوع را با او درمیان بگذارید.
یک روانکاو خوب مشتاقانه به حرف شما گوش میکند.
- یک روانکاو خوب به کلیت مشکل شما توجه میکند و از ارائه راههای پیش و پا افتاده اجتناب میکند.
- یک روان درمانگر حرفهای، شما را قضاوت نمیکند.
- یک روانشناس متخصص تلاش میکند برای توانمندی شما تلاش میکند.
- یک متخصص مشاوره و روان درمانی، به شما کمک میکند تا بتوانید بالاخره از تجربیات سخت زندگیتان حرف بزنید.
حضور درمانگر (روانشناس)؛ فاکتور مهم تعیین کننده
برای نمونه در پنج سال گذشته تحقیقات انجام شده در زمینه روان درمانی به فاکتور مهمی رسیده است که آن را «حضور درمانگر » می نامد. در این فاکتور، پژوهندگان تلاش میکنند تا میزان حاضر بودن درمانگر را در هر جلسه به واسطه ابزارهای کیفی و کمی بررسی کنند. منظور از حضور درمانگر این است که به چه میزانی درمانگر در یک جلسه میتواند مراجع را ببیند. و این دیدن را به او به شیوه های مختلف نشان دهد. از راههای ارزیابی حضور درمانگر این است که از مراجع در رابطه با میزان حاضر بودن درمانگر در جلسه سوال پرسیده شود.
معنای حضور روانکاو و رواندرمانگر
یکی دیگر از راه های سنجش میزان حضور درمانگر این است که نوار جلسات توسط متخصصان دیگر از این زاویه مورد بررسی قرار داده شود. میزان حضور درمانگر با نتیجه درمان ارتباط روشنی دارد. وقتی که درمانگر حاضر است، نیازی به فرمول بندی کردن و پیش داوری و تلاش برای سوق دادن مراجع به نوع خاصی از جهان بینی نیست. او می تواند هر لحظه آنچه را که از جانب مراجع میبیند، فهم کند، ارزیابی روانشناسی انجام دهد. و بفهمد که در حال حاضر چه چیزی هست که ایجاد مشکل میکند؟
یک روانشناس و روانکاو خوب، همیشه حاضر است
اغلب حضور اضطراب و برخی عادت های ذهنی سبب می شوند که فرد مشکلاتی را به صورت دوره ای تجربه کند. وقتی که درمانگر در جلسه حاضر است می تواند در هر لحظه میزان اضطراب را بسنجد. چنانچه با عادت خودکار و یا به زبان روانکاوی مکانیزم دفاعی به خصوصی که مشکل را ایجاد و یا تشدید میکند، روبرو شود آن را به مراجعه نشان دهد.
روانکاوی برای چه کسانی خوب و مناسب است؟
سوالی که ممکن است پیش بیاید این است که روانکاوی برای چه کسانی مناسب است؟ اسااساً درمانهای عمقی برای افرادی مناسب اند که توانایی ذهنی سازی، درون نگری و بررسی کردن یک موضوع را به طور انتقادی دارند. یعنی آنها به این آگاه هستند که مشکلی در زندگی شان با همسر، پارتنر، دوست، اعضای خانواده، همکاران و یا هر کس دیگری ایجاد می شود. و ممکن است که خود آنها نیز در ایجاد و یا تشدید و تداوم مشکل نقشی داشته باشد.
نگاه واقع بینانه با خودسرزنشی و مقصریابی متفاوت است
اذعان به نقش خود به معنای خودسرزنشی و فعال کردن عادت های مخرب آن نیست. بلکه نگاهی واقع بینانه و دیدن عاملیت خود و نقشی که یک فرد در ساختن زندگی خودش ایفا می کند، است. به همین جهت کسانی که ریشه مشکلات خود را به تمامی درون دیگران می بینند، کاندیداهای مناسبی برای دریافت روان درمانی تحلیلی حتی از جانب یک روانکاو خوب نیز نیستند. همچنین افرادی که توانایی دیدن ارتباط میان گذشته و آینده را به هیچ وجه ندارند احتمالاً کاندیداهای خوبی برای دریافت درمان تحلیلی و یا همان روانکاوی حتی با یک روانکاو خوب نیز نیستند.
توانایی دیدن تاثیر گذشته بر روی لحظه حال
وقتی که شما به یک روانکاو مراجعه میکنید ممکن است ریشه مشکل را ندانید. اما در یک حالت خوب شما می توانید وقتی که با این واقعیت مواجه شدید آن را بررسی کنید. چنانچه یک فرد میتواند این سناریو احتمالی را در ذهن خودش بررسی کنند که گذشته او بر روی لحظه حال و مشکل کنونی اثر داشته است او می تواند از درمان روانکاوی استفاده های خوبی ببرد. اما چنانچه یک فرد به هیچ وجه قادر به دیدن ارتباط میان گذشته و لحظه حال نیست، به احتمال بالا نمی تواند از درمان های عمقی (روان درمانی تحلیلی و روانکاوی) بهره کافی را ببرد.
همچون شخصی در صورت مراجعه به یک روانکاو خوب احتمالاً درمان حمایتی دریافت خواهد کرد. و نه درمانی که به ریشههای مشکل و تحلیل و بررسی و کاوش کردن آنها خواهد پرداخت.
یک رواندرمانی موفق شما را مستقل و توانمند میکند
چندی پیش موقعی که میخواستم برای شروع همکاری با یکی از کلینیک های خوب تهران در زمینه روانکاوی کار خودم را آغاز کنم، از من این سوال پرسیده شد که آیا روشهایی که در آن مراجع به شدت وابسته به روانکاو خود میشود را می پسندم؟
جواب من روشن است: خیر! هر درمانی که باعث ایجاد وابستگی بیشتر از جانب بیمار به روانکاو شوند در راستای واپس روی و کاهش توانمندی های فرد قدم بر می دارد. این وابستگی در شرایطی که نه چندان غیر مرسوم نیز نیستند، ممکن است تا حدی افزایش یابد که فرد برای خرید کردن، صحبت کردن با یک شخص بخصوص در زندگی، و یا انجام دادن کارهای معمول نیز به روانکاو خود وابسته شود.
وابستگی با قابلیت اتکا به یک متخصص خوب روانکاو و رواندرمانی متفاوت است
فارغ از منافعی که ممکن است حتی این نوع وابستگی نیز به یک فرد متخصص که توانایی تاب آوردن این میزان از وابستگی را داراست برای یک بیمار داشته باشند. در نهایت ماجرا چنین روندی بیشتر سبب افزایش وابستگی و کاهش میزان عاملیت فرد و توانمندی او میشود. درمانهای بلندمدت ممکن است چندین سال به طول بیانجامند.
و در موارد خاص، ممکن است بروز پیدا کردن چنین وابستگیهایی و سپس تحلیل و کاوش کردن آنها بتوانند سبب ایجاد بینش کافی در یک بیمار نسبت به شیوه تعاملی او با دیگران و همچنین درک دنیای درونی خود او توسط خودش بشود. اما در اغلب موارد موقعی چنین وابستگی بروز پیدا میکند که یک روانکاو آگاهی چندانی نسبت به مکانیزم های دفاعی واپس گرایانه (مثل بازگشت) ندارد.
یک درمانگر و روانکاو خوب متوجه سبک تعاملی مخرب میشود
به همین سبب ممکن است موقعی که با چنین پدیده ای مواجه می شود نتواند راه درستی برای بهبود دادن این وضعیت پیش پای خودش و بیمارش بگذارد. یکی دیگر از دلایلی که ممکن است چنین پدیدهای در جلسه درمانی و در روند درمان رخ دهد وابستگی های ناهشیار درمانگر نسبت به بیمارش است.
ایجاد وابستگی ناآگاهانه از جانب درمانگر و روانکاو
روانکاو و روانشناس غیر حرفهای ممکن است بنا به دلایل متعددی نسبت به بیمارش ایجاد وابستگی کند. این وابستگی ممکن است به جهت کسب نفع ثانویه، مالی، احساسی، عاطفی، و یا حتی نفع جنسی نیز باشد. وقتی یک فرد به یک روانکار مراجعه میکند و برای ۶ ماه، یک سال، دو سال، و یا بیشتر تحت درمان قرار میگیرد. چنانچه آن رابطه درمانی به سمت آسیب زندگی سوق پیدا کند و به جای اثر درمانی اثر تخریبی بر جای بگذارد. حتی اگر بیمار در مقطعی به این نتیجه برسد که این رابطه درمانی برای او سود چندانی که ندارد اتفاقاً باعث آسیب به او نیز می شود. باز هم در هنگام مراجعه به یک روانکاو دیگر باعث ایجاد موانع زیادی سد راه بهبودی فرد می گردد.
اگر قبلا به یک روانکاو مراجعه کرده اید…
موقعی که ما در یک رابطه آسیب می بینیم که شاید یکی از بدترین نوع آسیب آسیب دیدن از جانب کسی است که برای درمان آسیب های خود به او مراجعه کرده باشید. این تأثیر ممکن است از یک درمانگر و متخصص به متخصص دیگر نیز منتقل شود. برای نمونه کسی به یک روانکاو مراجعه میکند و از جانب او دچار آسیب می شود. او ممکن است نسبت به همه روانشناس ها و یا حتی همه متخصصان حوزه سلامت احساسات ناخوشایندی را در خودش تجربه کند.
این احساسات ناخوشایند ممکن است دیدگاه های بدبینانه را در رابطه با متخصصان سلامت روان در ذهن چنان فردی ایجاد کند. به سبب همین بدبینی او ممکن است از مراجعه کردن به یک متخصص اجتناب کند.
وقتی که روانکاوی درمان منتخب است
روانکاوی پروسه ای نسبتا طولانی است. و گاهی برای مواردی راه چاره است که سایر راهکارهای موقتی و یا با اثر محدود، به هیچ وجه قانع کننده و راضی کننده نیستند. برای نمونه، درمانهای روانشناسیک عموماً تا حدی تاثیرگذار هستند. اما برای کسی که دچار اختلال اساسی کاراکتر و یا همان شخصیت است، اکثر درمانها صرفاً در نقش کاهش دهنده نشانههای مشکل عمل میکند.
برای نمونه یک فرد مبتلا به وسواسی گری، یک فرد دچار اضطراب، یک فرد گرفتار در دامان افسردگی، یک فرد با کژ کاری های جنسی ممکن است در صورت مراجعه به یکی از متخصصان حوزه سلامت روان راهکارهای عملی در رابطه با کاهش دادن میزان سطح تنش و یا افکار منفی را تجربه کنند. در صورتی که مراجعه به یک روانکاو خوب می تواند به چنان فردی راهکارهای لازم برای ایجاد تغییرات اساسی و بنیادین در کاراکتر خود را محقق سازد.
اگر به دنبال شناخت نقاب های شخصیت تان و شیوه رشد و شناخت شخصیت واقعی تان هستید، می توانید با مراجعه به صفحه رزرو وقت، اقدام به رزرو جلسه روان درمانی کنید. همچنین می توانید برای آشنایی بیشتر با روان تحلیلی کارل یونگ به این مقاله که در مورد کهن الگوهاست، مراجعه کنید.
همچنین، شاید برایتان جالب باشد که در مورد روانکاوی و اینکه روانکاو مناسب شما چه کسی است، بیشتر مطالعه کنید. برای این امر می توانید به راهنمای انتخاب درمانگر (بخش یک و دو) و همچنین، ویژگی های روانکاو خوب مراجعه کنید. برای عضویت در صفحه اینستاگرام تجربه زیستی، می توانید از اینجا اقدام کنید.